ماران ترنر: مدیر اجرایی فریدوم نو
مترجم: علی رضایی
۱۵ آگیست ۲۰۲۱، طالبان به دروازههای کابل رسیدند. آنها بعد از بیست سال همانند فاتحان، تمام پایتخت را در طول فقط یک روز اشغال کردند. سقوط حکومت غیرنظامی باعث دو هفته هرج و مرج شد؛ چون بسیاری از افغانستانیها در جستجوی راه برای خروج از افغانستان بودند. وقتی غبارها نشست، طالبان یک دولت موقت با وعدۀ برقراری عدالت و برابری تأسیس کرد. برای بسیاری از افغانستانیها که جا ماندند؛ این وعدهها اگر دروغهای آشکار نباشند، وعدههایی پوچ بودهاند.
در یکسال گذشته، طالبان به طور منظم مکانیزمها و قوانین که گروههای آسیبپذیر را محافظت میکردند را لغو کردهاند. بیشترین حملات آشکار علیه حقوق زنان بوده که بهطور کلی از زندگی اجتماعی حذف شدهاند. امروزه هزاران زن تحصیل کرده در کنج خانههایشان حبس شدهاند و حتی بدون محرم، از گشتوگذار آزادانه منع شدهاند. دختران مقاطع متوسطه و عالی از تحصیل محروم شدهاند؛ با وجود وعدههایی که در انظار عامه به جامعۀ جهانی دادهاند. هرچند دانشگاهها برای زنان دوباره باز شدهاند، اما محدودیتهای حجاب به دانشجویان تحمیل میشود. زنان شاغل با محدودیتهایی از سوی طالبان مواجهاند. اعتراضات مسالمتآمیز زنان با خشونت سرکوب شدهاند، معترضان دستگیر، زندانی، شکنجه و مجبور به اعتراف اجباری گشتهاند. حتی وحشتناکتر، یورش و اختطاف مدافعین حقوق زنان به شدت افزایش یافتهاست. “عالیه عزیزی” یک زن هزارهتبار و رئیس بخش زنان زندان هرات از ماه اکتبر ناپدید شده و طالبان از دادن معلومات در مورد ناپدید شدن او خودداری میکنند. جسد “فروزان صافی” یکی از مدافعان حقوق زنان دو هفته بعد از ناپدید شدنش پیدا شد. “نگار”، یک پلیس زن باردار، جلوی چشمان فامیلاش بیرحمانه کشته شد. اینها فقط چند نمونه از قربانیان مبارزۀ طالبان با زنان هستند، بدون شک موارد بیشتری وجود دارد. گزارش اخیر عفو بینالملل در مورد وضعیت زنان با عنوان مرگ تدریجی نشر شده.
فعال مدنی و معلم سابق اهل افغانستان به نمایندهگی از زنان معترض میگوید؛«ما یک گروه از معلمین سابق و کارگران غیرنظامی هستیم که بعد از به قدرت رسیدن طالبان شغلهای خود را از دست دادهایم. ما میخواهیم دوباره به شغلمان برگردیم. ما تا دخترانمان به مکاتب خود و خودمان به شغل خود برنگردیم به مبارزۀ خود ادامه میدهیم. ما منابع زیادی نداریم. ما جلساتمان را در خانۀ همدیگر برگزار میکنیم. ما از پسانداز خود برای خرید کاغذ و قرطاسیه استفاده میکنیم. ما شرکتهای بزرگ نداریم، در واقع ما اصلاً شرکت نداریم. اما ما خواست و ارادهای قوی داریم. این افغانستان نوین است و طالبان باید صدای ما را بشنوند و به حقوق ما احترام بگذارند.»
نگرانیها از حملات بر اقلیتهای قومی و مذهبی افزایش یافته. اقلیت قومی هزاره، سالهاست که مورد تبعیض و خشونت قرار میگیرند. در نتیجۀ حمله بر مکاتب و مکانهای مذهبی هزارهها، بیش از ۱۰۰ هزاره کشته و تعداد زیادی دیگر زخمی شدهاند، برای مثال یک حمله در ماه آپریل، جان ۶۴ کودک را گرفت. طالبان یا ناتواناند و یا نمیخواهند از هزارهها در برابر این حملات هدفمند محافظت کنند. تاجیکان هم در این مدت با مشکلاتی همچون یورش بر خانههایشان، ناپدید شدن اجباری، دستگیری خودسرانه و قتلهای فراقانونی در اندراب و پنجشیر مواجه بودند. مقامات حکومت قبلی هم با موجی از خشونت مواجهاند. در ماه جون، یوناما در گزارشی اعلام کرد که از آگوست ۲۰۲۱ تا جون ۲۰۲۲ طالبان ۱۶۰ تن از کارمندان و نیروهای امنیتی دولت سابق را به گونهای فراقانونی به قتل رساندهاند. طالبان یافتههای گزارش را رد کردند. با وجود حمله بر گروههای آسیب پذیر، طالبان در حال نابود کردن مؤسساتی هستند که از حقوق بشر دفاع میکنند.
بیش از ۳۰۰ رسانه بسته شدهاند، چون فعالین و خبرنگاران توسط طالبان تهدید، دستگیر و ناپدید میشوند. برای مثال در هشتم جون یک جوان یوتیوبر بهنام “اجمل حقیقی” و همکارانش به اتهام توهین به ارزشهای اسلامی به گونهای خودسرانه بازداشت شدند و تا اکنون سرنوشتشان نامعلوم است. درحالیکه نقض حقوق بشر در حال افزایش است، جامعۀ جهانی مثل یک عادت روزانه، اشتباهات طالبان را فقط محکوم میکنند. برای مثال، “ریچارد بنت” فرستادۀ ویژۀ سازمان ملل در سفرش به افغانستان در می ۲۰۲۲ گفت: افغانستان با مشکلات جدی حقوق بشری مواجه است و از طالبان خواست که به نگرانیها در مورد مسائل حقوق بشری توجه کنند و از همۀ مردم افغانستان در برابر تهدیدات محافظت نمایند. دیپلماتهای خارجی در یکسال گذشته، مصروف محکومیت نقض حقوق بشر از سوی طالبان بودهاند. هرچند این محکوم کردنها نمیتوانند طالبان را پاسخگو و مسئول بسازند. سازمان ملل باید از زور برای محافظت از حقوق بشر کار بگیرد. تمدید ممنوعیت سفر دو تن از مقامات طالبان میتواند مورد استقبال قرار بگیرد، ولی اصلاً کافی نیست. سازمان ملل باید تحریمهای قبلی علیه رهبری طالبان را دوباره اعمال کند تا این گروه را پاسخگو بسازد.
یک نقطۀ روشن که در این واقعیت تاریک وجود دارد این است که از زمان سقوط کابل، حرکتهای مردمی به صورت خودجوش شکل گرفتهاند که هم با طالبان و هم با جامعۀ جهانی در ارتباطاند. آنها اعتراض کردند، کنفرانسهای مطبوعاتی برگزار کردند، اعلامیه دادند، در مصاحبههای تلویزیونی حاضر شدند و در رویدادهای بینالمللی برای رساندن صدایشان اشتراک کردند. بسیاری از این حرکتها، تازه تأسیساند و منابع مالی کمی دارند. آنها در یک شرایط بسیار سخت تلاش میکنند و با موانع اساسی دست و پنجه نرم میکنند. با این وجود، نمیخواهند تسلیم شوند.
همچنین زنان با ارادۀ قوی به خیابانها آمدند و به افزایش خشونت و نقض حقوقشان اعتراض کردند. هرچند اقداماتشان تا اکنون تاثیر مطلوب نداشته و همیشه با خشونت سرکوب شدهاند؛ اما پایداریشان یک روزنۀ امید است. اما این مقاومت زنان افغانستان و حرکتهای مردمی اگر حمایت قاطع کشورهای غربی و جامعۀ جهانی را به دست نیاورند، دوام نخواهد کرد. “فریدوم نو” تلاش کرده که کار این زنان شجاع را که در کشورشان ماندهاند تقویت کند. ما مستقیماً با حرکتهای مردمی، زنان فعال، کارمندان غیر نظامی سابق، قاضیها، خبرنگاران، سیاستمداران و مدافعین حقوق بشر در سراسر کشور کار میکنیم تا آنها را با منابع حمایتی، فرصتهای آموزشی و پلتفرمهای دادخواهی جهانی وصل کنیم. ما با فعالین در داخل و خارج کشور برای ایجاد مانع بر سوءاستفادۀ طالبان کار میکنیم. سال گذشته با شنیدن خبرهای وحشتناک از افغانستان گذشت. هرچند دلایل زیادی برای ناامیدی وجود دارد، امیدهای بزرگی هم وجود دارد که افغانستانیها بتوانند به ظالمین پیروز شوند. فریدوم نو تلاش میکند تا آن امیدها به واقعیت تبدیل شوند.
مونسه مبارز فعال زن اهل افغانستان دربارۀ خود و زنان افغانستان چنین نوشتهاست: «چهارم سپتامبر ۲۰۲۱, با تعدادی از همکارانم برای گرفتن حقوقمان به خیابان رفتیم. ما معتقد بودیم با بلند کردن صدایمان و برپایی اعتراض مسالمتآمیز میتوانیم خواست های خود را مطرح کنیم. ما انتظار سرکوب از سوی طالبان را داشتیم اما فکر نمیکردیم که جنگجویانشان با خشونت اعتراض ما را برهم بزنند و زندگی ما را تهدید کنند. هدف ما این بود که به خیابان برویم و به آنها بگوییم که نمیتوانند ما را حذف کنند. ما فکر میکردیم که آنها با ارزشهای افغانستان نوین بیگانه باشند و امیدوار بودیم که در مورد این ارزشها با ما گفتوگو کنند و اگر سؤالی دارند به سؤالاتشان جواب بدهیم. ما میخواستیم در مورد حقوقمان گپ بزنیم. جواب آنها ظلم و زندانی کردن خواهرانم بود. ما خیلی زود آنها را شناختیم و ما فهمیدیم که عقب نشینی راه حل نیست. برعکس، ما باید حرکتمان را گسترش بدهیم و مقاومت مدنی بزرگتری برای احقاق حقوقمان و دفاع از ارزشهایمان شکل بدهیم. راه ما طولانی و کار ما دشوار است. تغییر ایجاد خواهد شد. جامعۀ جهانی یک نقش و اهرم فشار دارد که باید برای دفاع از خواستههای مردم افغانستان استفاده شود نه فقط خواستههای سیاسی طالبان.»