صمد رستگار
در حدود نیم سده پیش از امروز در تمام کشورهای خاورمیانه وضعیت زنان فجیعتر و رقتبارتر از امروز بود. آنزمان زنان در موقعیت بدی از زندگی به سر میبردند و رنجها و مشقتها را متحمل میشدند. به گونه مثال: در عربستان زنان عمرشان را در حرمسراها به سر میبردند و از اتفاقهای بیرون آن هیچگونه اطلاعی نداشتند. اگر بر حسب اتفاق از حرمسرا بیرون میشدند، به این معنا که بر زندگی شان خط بطلان کشیده بودند و دیگر زنده نمیماندند. در پاکستان و افغانستان در دهکدههای سنتی و دورافتاده دختران تا موقع ازدواج همسرشان را نمیدیدند و فقط پدر این حق را داشت که همسری برای آیندهی دخترش برگزیند. در این زمینه «خوشبختی و بدبختی» رنگ خودش را باخته بود و این واژهها برای پدر اهمیت نداشت که متأسفانه هنوز نیز چنین سرنوشتی جریان دارد. در هندوستان بیوهها به حدی زیاد شده بودند که خانههای امن برای نگهداری آنها مکان کافی نبود. در آن صورت زنان بیوه را در زمینهای بزرگ که اطراف آن احاطه شده بود نگهداری میکردند. چون زنان بعد از فوت شوهرهای شان حق دوباره شوهر کردن را نداشتند، هرچند بعدها این قانون نقض شد؛ اما با آنهم زنان دیگر تمایل به ازدواج دوباره نداشتند.
اما اکنون و در این برههای از تاریخ؛ زنان توانمند با تمام قدرت دست داشتهی شان همکار و همرزم مردان در جهت تصمیمگیریهای بزرگ ملی سهیم اند و در هر گوشهای از دنیا تلاش میکنند تا حق شان را از کام مردسالاران و آنهایی که هنوز اندیشههای خرافاتی را در ذهن میپروراند، بگیرند. این یک مبارزه است.
ما امروز شاهد اشتراک زنان در مبارزهها، همایشها، کنفرانسها و نشستهای بزرگ هستیم و اندیشههای ناب آنها را به تماشا مینشینیم. سهم فعال زنان در تعیین سرنوشت جامعه حساس و قابل تأمل است و باید در این قسمت با آنها همکار بود.
یک مثال واضح نمایش قدرت زنان امروز، مبارزهی مدنی زنان در هند است. در آگواها یا مبارزهی مسالمتآمیز در هند، زنان در خط مقدم قرار داشتند و هرکدام تابلویب به دست داشتند که روی آنها نوشته بود: «ما قانون نمک را شکستیم» در این مبارزه گاندی از آنها نخواسته بود که اشتراک کنند ولی آنها خودشان این توانایی را درخور شأن شان میدانستند و آن را ثابت کردند. گاندی بعد از موفقیت در این مبارزه چنین گفت: «هیچ انقلابی را نمیتوان عظیم تلقی کرد مگر آنکه زنان در یک کشور و نحوهی زندگیشان را دگرگون کند. بدوِن زنان هیچ انقلابی پیروز نمیشود. شاید زنان از لحاظ روحی نیروی صد برابر مردان دارند. اگر میتوانستم ارتش آزادی هند را از زنان تشکیل دهم، بدون شک قبل از یکسال به پیروزی میرسیدم.»
زنان قدرتمند در ابتدا شبیه پروانهها از لایههای ابریشم بیرون شده و بیآزار زندگی میکردند؛ ولی جور و ستم زمانه آنها را به پروانههای آهنین و مقاوم تبدیل کرده است که در برابر تمام نابسامانیها «نه» گفته و ایستادگی میکنند.