«ما اکنون مبارزه میکنیم و تاریخ پساطالبان متعلق به زنان افغانستان خواهد بود»
زنان آگاه افغانستان همواره با تبعیض جنسیتی روبرو بودهاند و مبارزه با این معضل بزرگ بخشی از زندگی آنان بوده است. اما سقوط برقآسای افغانستان به کام طالبان شبیه یک کابوس سیاهی بود که بر خوابها و بیداریهای زنان افغانستان غلبه کرد و مسیر زندگی زنان را به سوی یأس و ناامیدی، تبعیض، ظلم و بیعدالتی و حذف مطلق زنان از جامعه سوق داد. ولی این پایان راه نبود و آغازی شد برای مبارزه خودجوش زنان. هنوز قامتهایی هستند که در برابر انبوهی از ظلم و تبعیض خم نگردیدهاند. قامت زنانی که با قدمهای محکم و با تمام وجود «نان، کار، آزادی» و «برابری، عدالت و مشارکت سیاسی» را فریاد میزنند.
راضیه بارکزی ۲۸ ساله از نخستین زنانی بود که در هفدهم آگست ۲۰۲۱ میلادی دو روز بعد از سقوط کامل کشور به دست گروه تروریستی طالبان در خیابانهای کابل شعار عدالت برای زنان سر داد.
او در گفتگویی با نیمرخ از فراز و نشیبهای زندگی خود، از مبارزه با تبعیض جنسیتی در خانواده و جامعه تا ایستادگی در خیابان علیه طالبان روایت میکند.
راضیه در روستای «نوده» در مرکز ولایت فراه بدنیا آمده و تا مقطع ماستری تحصیل کرده است. در شرایطی که در کنار درس و تحصیل مسئولیت نفقهی فامیل را نیز عهدهدار بود، به فعالیتهای مدنی رو آورد. او سپس مدتی منحیث استاد در یک دانشگاه و نیز در کمیسیون مستقل انتخابات کار کرد و اخیرا کارمند ریاست جمهوری کشور بود. اما با روی کار آمدن گروه طالبان به جرم اعتراض و رسانهای کردن نارضایتی خود از وضع موجود به عنوان یک زن، از سمتاش برکنار شد و معاشی که قبل از آمدن طالبان کار کرده بود را نیز دریافت نکرد.
راضیه بارکزی به دلیل تکفرزند بودن در خانوادهاش نیز بارها مورد هجوم زخم زبانها قرار گرفته که «ایکاش پسر خانواده بود» اما او در برابر تمام این کلیشههای جنسیتزده ایستادگی کرده تا ثابت کند که بین دختر و پسر فرقی نیست و نباید تبعیض جنسیتی را بین فرزند دختر و پسر قایل شد.
او میگوید: «مبارزه و ایستادگی علیه ظلم و بیعدالتی در نهاد من وجود داشت و وجود دارد. من از کودکی علیه هر آنچه فکر میکردم شایسته زندگی انسانی و انسانها نیست، خاموشی اختیار نکردم، به همین دلیل قبل از واگذاری قدرت به دست طالبان، همیشه دغدغهی زندگی زنان تحت سیطرهی طالبان را داشتم. با وجودیکه بیشتر دوره کودکی را در مهاجرت بسر بردم اما داستانهای وحشتناکی از زندگی زنان در دور قبلی طالبان شنیده و خوانده بودم، بنابراین تصمیم قطعی من این بود که در صورت دوباره به قدرت رسیدن طالبان سکوت نکنم. همین امر باعث شد اولین زنی باشم که با چند تن دیگر از دوستانم به تاریخ هفدهم آگست مبارزه را از پیش دروازههای ارگ ریاست جمهوری علیه طالبان آغاز کنم.»
بانو بارکزی میگوید از نتیجهی اولین اعتراض خیابانی و تأثیر آن برای انگیزهدهی به دیگر زنان شگفتزده شده بود: «خوشبختانه این حرکت ما ثمرهی خوبی داشت و دامنهی این اعتراضات از سطح ملی به بینالمللی رسید و حالا مطمئن هستم که صدای زنان افغانستان را هیچ قدرتی خاموش کرده نمیتواند و قامت زنان معترض در برابر طالبان خمشدنی نیست.»
راضیه بارکزی میگوید با آمدن طالبان تمام فرصتهای کاری از زنان گرفته و محدود شد و برای افرادی همچون او که مسئول تأمین نفقهی یک خانواده بودند هیچ راهی برای درآمد مالی و تأمین خرج خانواده وجود ندارد؛ چون طالبان زنان را از صحنه حذف کرده و آرزوهای زنان را نقش بر آب کردهاند.
خانم بارکزی باور دارد که «اعتراض» برای به دست آوردن حقوق زنان و عدالت تنها راه نجات از این وضعیت است: «شخص خودم اعتراض را، تنها راه رهایی از این وضعیت خفتبار میدانم و این راه را تا رسیدن به هدف ادامه خواهم داد.»
پس از شکلگیری اعتراضات خیابانی زنان در برابر گروه طالبان و واکنشهای گستردهی ملی و بینالمللی، گروه طالبان به روشهای مختلف به سرکوب زنان معترض پرداختند و شمار زیادی از زنان معترض را در بلخ و کابل اختطاف، دستگیر و شکنجه کردند و از برخی اعتراف اجباری گرفتند. به همین خاطر برای مدتی خیابانهای اعتراض در کابل ساکت بود تا اینکه راضیه بارکزی یک تنه به جای خیابانها به یکی از گورستانهای کابل رفت و بر روی گورستانهای قربانیان جنگ یک بار دیگر ندای عدالتخواهی را بلند کرد.
او در پلاکاردی نوشته بود «گورستانهای افغانستان شاهد است که طالبان سرزمین افغانستان را به گورستان مبدل کرده است، ما جنایتهای طالبان را نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم.»

گروه طالبان بیشتر از یک سال در نبرد خیابانی با زنان نه تنها به خواستها و مطالبات زنان تمکین نکرد، بلکه آنان را در بند کشید و کوچه به کوچه در تعقیب زنان معترض بودند تا آنها را بازداشت و شکنجه کنند.
راضیه بارکزی میگوید: «از نخستین روزهای اعتراض تا حال ما از طرف طالبان به جرم اعتراض تحت عنوان باغی، یاغی، شورشگر، کافر، واجبالقتل، مباحالدم و برچسبهای اینچنینی توهین و تحقیر شدیم و تحت تعقیب قرار گرفتهایم تا ما را اسیر و زندانی کنند. بارها خانههای مان از طرف طالبان بازرسی شده و ما مجبور به تبدیل محل سکونت خود شدهایم. حتا پس از تبدیل محل سکونت مان، بسیاری اوقات نمیتوانستیم در منزل خود باشیم و مجبور بودیم محل مطمئن دیگری را برای بودوباش انتخاب کنیم. زیرا هر لحظه خانه و منزل مان از سوی طالبان محاصره و بازرسی میشد.»
خانم بارکزی در تلاشیهای خانه به خانه و یورش طالبان بر خانهاش بیرون از خانه بوده اما طالبان پدر و مادر کهنسالش را بخاطر اعتراضات راضیه بارکزی توهین و تحقیر کردهاند. او گفت: «طالبان چهار بار برای بازرسی به خانه مان آمده بودند که سه بار مجبور به کوچ از یک محل به محل دیگر کابل شدیم، وقتی خانه را خالی از من یافتند، قاب عکس من و مامایم شهید قومندان عبدالستار بارکزی که یکسال قبل توسط همین وحشیان به فجیعترین شکل ممکن به شهادت رسید را شکستاندند و مادر و پدرم را تهدید کردند و ناسزا گفتند.»
بعد از اولین اعتراض راضیه در خیابانهای کابل، طالبان برای شناسایی و ترور او از هیچ نوع تلاشی دست بر نداشتهاند. خانم بارکزی میگوید طالبان در ولایت هرات دو زن را ترور کردند زیرا گمان کرده بودند که یکی از آنها راضیه بارکزی است.
او که حتا قبل از آمدن طالبان با تبعیض جنسیتی مبارزه میکرد تأکید دارد که اکنون باید بیشتر از هرزمان دیگری برای برابری جنسیتی مبارزه کند. زیرا تبعیض جنسیتی و حذف زنان در نظام طالبان ریشهی عمیقی دارد: «تمام دیدگاههای تبعیضآمیز و خشن مردم را پدر و مادرم با حمایت و همراهی به حوصله و پلهای برای موفقیتم مبدل کردند. من از تکفرزند بودن و زجرهایی که در جامعهی مردسالار و زنستیز افغانستان متحمل شدهام داستانهایی دارم که از حوصلهی چندین روایت خارج است، اما هیچچیزی موفق به شکست و منزویسازی من نشده بلکه دلیلی برای ایستادگی و قدرتم شده است.»
او اکنون به آیندهی زنان و دختران تحت سیطرهی طالبان امیدوار نیست. اما بخاطر سیاستهای تکجنسیتی و تکگروهی طالبان بر فروپاشی نظام شان «توسط زنان» معتقد است. او همچنان بر مبارزات مدنی زنان برای دسترسی به عدالت و برابری جنسیتی، حقوق بشری و آزادیهای مدنی شان تاکید دارد و میگوید: «من آیندهی طالبان را زیر قدرت اعتراضات بیوقفهی زنان جسور و شجاع افغانستان دوامدار و ماندگار پیشبینی نمیکنم، زیرا در عرصهی ملی و بینالمللی مبارزات زنان به مراتب موفق، مورد حمایت و خط سرخ مردم افغانستان و جهان بوده است. بنابراین عمر حکومتداری طالبان کوتاه است. زیرا قامتهای زنان در برابر طالبان خم ناشدنی است و تاریخ پساطالبان متعلق به زنان قهرمان افغانستان خواهد بود. زنانی که در معامله، وطنفروشی، جنگسالاری، کشتار، انتحار و انفجار، تعصب و توهین هیچ نقشی نداشته اند بلکه در تاریکترین برههی زمان نماد قدرت، ایستادگی و حق طلبی برای مرد و زن این جغرافیا بودهاند.»
خانم راضیه بارکزی همچنان از جامعه جهانی میخواهد که گروه طالبان را هرگز منحیث حکومت در افغانستان به رسمیت نشناسد. او همچنین از سازمانهای حقوق بشری میخواهد که با زنان افغانستان همگام و همصدا شوند و آنان را در مبارزه علیه «جهل و استبداد» تنها نگذارند.
دیدگاهها 2
راضیه جان قهرمان! به وجودت افتخار میکنم شیرزنانی چون تو هستند که این سرزمین را زنده نگه داشته اند. قامتت استوارتر از همیشه باد
ایمان دارم مبارزات بر حق زنان افغانستان روزی پیروز خواهد شد و مایه روسیاهی برای مردانی خواهد بود که بر علاوه سرکوب زنان از هیچ راهی برای تخریب روحیه مبارزه در زنان ، دریغ نکردند .
راضیه بارکزی دختر قهرمان و تاریخ ساز این سرزمین است و فداکاری و قربانی هایش را مردم فراموش نمیکنند .
درود بر زنان آزاده افغانستان
زنده باد آزادی