فمینیستهای جهان عرب | قسمت دوم
سرگذشت سیزا ناباراوی، دومین فمینیست جهان عرب
زمانیکه درباره هدی شعراوی که از جمله اولین فمینیستهای جهان عرب است سخنی به میان میآید حتما اسم سیزا ناباراوی نیز در ذهن تداعی میشود. سیزا ناباراوی در 24 می سال 1897 در روستای القراشیه یکی از روستاهای آل سانتا متولد شد. سیزا ناباراوی یا سایزا ناباراوی در اصل زمانیکه تازه متولد میشود به نام (زینب محمد مراد) بوده است. سیزا که هنوز بیخبر از دنیای اطرافش بود و حتی ذهن کودکانهاش به خوبی رشد نکرده بود و به تازگی در آستانهی ده ماهگیش به سر میبرد، پدرش از مادرش جدا میشود و زمانیکه دخترخاله مادرش (آدلا هانیم ناباراوی) از این وضعیت آگاه میشود، او را به عنوان فرزند خوانده خودش حمایت مالی میکند و اسمش را نیز از (زینب محمد مراد) به (سیزا ناباراوی) تبدیل میکند. سیزا از آن پس در اسکندریه زندگی کرد و بعدها با خانوادهای جدیدش به پاریس سفر میکنند و تحصیلات ابتدایی خود را در لیسه (دو ورسای) به پایان میرساند. سیزا وقتی در محیط جدید و متفاوتی چون پاریس میرود و از طرف دیگر روزهای پرشور نوجوانیش نیز نزدیک میشود، باز هم مشکلاتش درون خانهی جدیدش که با آدلا هانیم ناباراوی آغاز کرده بود، شروع میشود. سیزای 15 ساله با تمام شور و شوق نوجوانیش زمانیکه در یک بعد از ظهر آخر هفته به خانه میآید، مادرخواندهاش (آدلا هانیم ناباراوی) را بینفس روی زمین میبیند. آدلا پس از مشکلاتی که با همسرش داشت؛ مجبور به خودکشی میشود. سیزا به مصر بازمیگردد و بعدا وقتی از خویشاوندانش درباره آدلا میشوند که او مادر واقعیش نیست، فکر تنهایی و نداشتن همدمی او را افسرده میکند و هر روز بیشتر دنیا جلوی چشمانش نازیبا میگردد.
هدی شعراوی زمانی با سیزا ناباراوی آشنا میشود که سیزا از غم نبود مادرش (آدلا) دنیایش تنها کنج اتاق متروکی شده بود که همانجا شب را صبح میکرد و صبح را شب. هدی شعراوی از دوستان نزدیک آدلا بود و پس از آن حادثه تنها تکیهگاه سیزا میشود. بعدها زمانیکه سیزا در بحثهایی درباره فمینیسم با هدی شعراوی شرکت میکرد، کمکم خود را جزو معترضین دانست و در بسیاری از اعتراضهای فمینیستی در کنار هدی شعراوی شرکت کرد که یکی از آن اعتراضها، جمعی از زنانی بودند که به رهبری هدی شعراوی در ایستگاه قطار چادرهایشان را از سرشان کشیدند و در دریا انداختند، سیزا نیز با وجودیکه کوچکترین عضو این اعتراض بود؛ اما با روحیهی عصیانگری که داشت در جمع معترضین پیوسته بود. وقتیکه هدی شعراوی از دنیا رفت، دیگر سیزا بزرگ شده بود و شعراوی توانسته بود که ذره ذره افکار خود را به خوبی به او منتقل کند و چنان پرورش داده بود که پس از اینکه هدی شعراوی فوت کرد، راه شعراوی را ادامه داد و در انقلاب سال 1999 به عنوان یکی از پیشگامان این انقلاب در صف معترضین پیوست.
سیزا ناباواری بعدها بهترین و بارزترین نویسندگان مجله زن شد که دهها مقاله و تحقیق درباره زنان نوشته بود که منجر بر این شد تا سن ازدواج دختران بالاتر از 16 سال شود، تایید حق تحصیل دختران و اشتراک در پستهای مجلس دولت قوانینی بود که سیزا با اصرار کوشش کرد تا از کاغذ درون زندگی زنان وارد شود. همچنان او موفق شد تا رئیس اتحادیه بینالمللی زنان در برلین شود.
سیزا ناباراوی از جمله زنانی بود که آزادی را برایش تنها در خانه محدود نکرده بود بلکه کوشش کرد تا با سخنرانیها، بحثها و نوشتههایش آزادیش را معنا کند.