اپرای «هزار خورشید تابان» به کارگردانی رؤیا سادات، فیلمساز مشهور زن افغانستان، در سیاتل آمریکا روی پرده رفت.
این اپرا شنبه شب (6 حوت 1401 خورشیدی) به وقت آمریکا در سالن «اپرای سیاتل» در شهر واشنگتن آمریکا به نمایش درآمد.
اپرای هزار خورشید تابان با اقتباس از کتابی به همین نام از خالد حسینی، نویسندهی شناخته شده افغانستانی – آمریکایی تهیه شده است و اولین نمایش آن تا 11 ماه مارچ سال جاری میلادی در سالن اپرای سیاتل ادامه خواهد داشت.
رمان پر فروش «هزار خورشید تابان» قصهی زندگی، مبارزه و فداکاری دو زن به نام مریم و لیلا در دور اول سلطه گروه تروریستی طالبان بر افغانستان در برابر ظلم و ستم و تلاش آنها برای رهایی از رنج مشترک است.
این کتاب در سال 2007 میلادی و به زبان انگلیسی نوشته و منتشر شده است، اما به زبانهای مختلف دیگر، از جمله زبان فارسی، ترجمه شده است.
این اولین اپرایی است که بر اساس داستانی از افغانستان ساخته میشود و کارگردانی آن را نیز یک شهروند افغانستان به عهده دارد.
اوپرای هزار خورشید تابان چگونه متولد شد؟
رویا سادات دو سال پیش، درست دقایقی قبل از اینکه وارد اولین جلسه در مورد تولید اپرای هزار خورشید تابان شود، پیامی از خواهرش دریافت میکند که شهر هرات به دست گروه ترویستی طالبان سقوط کرده است.
او به روزنامه هشت صبح گفته است که «پنج دقیقه پیش از جلسهمان، از سقوط هرات خبر شدم و با آنکه با شور و اشتیاق به آن مجلس رفته بودم، ناگهان همه چیز در ذهنم تغییر کرد و آن همه هیجان و خوشحالی یکباره فروریخت.»
خانم سادات گفته است که پس از دریافت این خبر «افتخاری که به کارم داشتم، ناگهان مبدل به یک مسئولیت بزرگ در من شد. پس از آن حتا ساختار اپرا در ذهن من تغییر کرد.»
او افزوده که «دیگر برایم رنگها جز رنگ زن و زندگی و هنر بیرنگ شده بود و دیگر برایم داستان لیلا و مریم فراتر از روایت یک تاریخ گذشته بود.احساس میکردم درون این روایت دنبال خودم و هزاران زن افغانستان هستم.»
او در مورد زمان نمایش این اوپرا گفته است که «هیچ زمانی مهمتر از این نبوده است که این داستان روی صحنه برود و با مخاطبان آمریکایی به اشتراک گذاشته شود.»
اپرا ترکیبی از موسیقی، نمایش و صحنه پردازی است و خانم سادات به عنوان کارگردان اپرای هزار خورشید تابان، برای تسلط بر کارش، مدتها به یادگیری نتهای موسیقی پرداخته است.
این اپرا توسط استیفن کتساکو نوشته شده و موسیقی آن را شیلا سیلور، در طول ۱۰ سال، تهیه کرده است.
شیلا سیلور پس از شنیدن کتاب صوتی هزارخورشید تابان، به این داستان علاقهمند شد و در سال ۲۰۱۲ توانست حق اقتباس این اثر را برای اپرا از خالد حسینی بگیرد.
او برای اینکه موسیقی این اپرا را بتواند با فضای داستان تلفیق کند، در سال 2013 به هند رفت و مدت شش ماه موسیقی سنتی مناطق آسیای جنوبی را آموخت و در تولید موسیقی این اپرا نیز از آلات موسیقی شرقی، از جمله طبله، کار گرفته است.
از هرات تا سیاتل روایتگری زندگی زنان
رویا سادات در سال 1363 خورشیدی در شهر هرات در جنوب غرب افغانستان به دنیا آمده است. او از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه هرات فارغ التحصیل شده و در یک دوره شش ماهه در اکادمی فیلم آسیا – کوریای جنوبی آموزش سینما دیده است.
خانم سادات از اولین کارگردانان زن سینمای افغانستان است که پس از سقوط گروه تروریستی طالبان در سال 2001 میلادی ظهور کردند.
روایت زندگی زنان افغانستان درون مایه اصلی فیلمها و کارهای هنری خانم سادات را تشکیل میدهد؛ از اولین فیلم او «سه نقطه» تا «اپرای هزار خورشید تابان.»
فیلم سه نقطه (2003) اولین فیلمی که رویا سادات کارگردانی کرده، روایت زندگی زن جوانی است که قربانی سنتهای قبیلهای شده است.
شخصیت اصلی داستان این فیلم زنی به نام «گل افروز» است که بدون رضایتاش به ازدواج یک مرد قاچاقبر درآمده و پس از مرگ شوهرش، سنتهای قبیله به او اجازه ازدواج مجدد نمیدهد و مجبور میشود برای تأمین زندگی خود و سه فرزندش دست به دامان خان قریه شود که به ایران مواد مخدر قاچاق میکند. خان به گل افروز پیشنهاد قاچاق مواد مخدر میدهد و او از روی مجبوری میپذیرد و در نهایت توسط پولیس مرزی ایران بازداشت و به حبس ابد محکوم میشود.
رویا سادات در فیلمهای بعدی خود «تار و زخمه، 2008» و «نامهای به رئیس جمهور، 2017» نیز روایتگری داستان زندگی زنان افغانستان و مبارزه آنها با سنتهای زنستیزانه را ادامه داده است.
خانم سادات علاوه بر چندین فیلم سینمایی، مجموعههای تلویزیونی «بهشت خاموش»، «رازهای این خانه» و «خط سوم» را نیز کارگردانی کرده است.
او همچنین مؤسس «خانهی فیلم رویا» و بنیانگذار «جشنواره بین المللی فیلم زنان هرات» است که از مهمترین جشنواره های سینمای افغانستان به شمار میرود.
رویا سادات که برای یک سفر چند ماهه و برای کارگردانی اپرای هزار خورشید تابان به آمریکا رفته بود، با تسلط گروه تروریستی طالبان بر افغانستان، اکنون مجبور است که برای مدت نامعلوم در تبعید زندگی کند.
دیدگاهها 1
احترامات بي بي پايان به خانم مبارز سادات،
من بيشتر از نصف عمرك را در خارج از كشورم گذشتانده ام… با خوانند زندگينامه خانم سادات فقط يك ارزوي تماس مستقيم با اين خانم محترم را دارم….
من در زمان اول طالبان خوشبختي براندن از افغانستان را داشتم !
اما من هم راز هاي دارم كه همه آن به زمان قبل از طالبان ارتباط دارد و كمتر اندوهگينتر و زن ستيز تر نسيتند !!!
شايد خانم سادات در جستجوى همچو واقعت ها باشد به خاطر مقاييسه ….ً؟؟؟
با احترام يك خواهر همدرد شما نوريه