فرجام باجدهی و تضرع جامعه جهانی در برابر یک گروه تروریستی چه سناریویی متفاوت از این خواهد بود؟ آمنه محمد، معاون دبیر کل سازمان ملل متحد به تازگی اعلام کرده است که در نشستی که سازمان ملل در اول ماه می برگزار میکند، روی به رسمیت شناختن طالبان بحث میشود.
امریکا معامله کرد و سازمان ملل تعامل میکند. اما سروته این بازی به یک نکته میانجامد: حاکمیت تروریزم در افغانستان. با توافقنامه دوحه میان امریکا و طالبان، نظام جمهوری به کام طالبان سقوط داده شد. پس از روی کار آمدن این گروه تروریستی، سازمان ملل تعامل را شروع کرد که براساس آن ضمن لابیگری و فرصتهای سیاسی، هر هفته دهها میلیون دالر امریکایی وارد کابل میشود. اکنون هم قرار است طالبان به عنوان حکومت افغانستان به رسمیت شناخته شود.
اگرچه اظهارات آمنه محمد، معاون دبیر کل با گفتههای آخیم اشتاینر، مدیر برنامه انکشافی سازمان ملل متحد متضاد است. آقای اشتاینر در گفتوگو با اسوشیتد پرس گفته بود که اگر سازمان ملل بر سر کار زنان با طالبان به توافق نرسد، ممکن در ماه می افغانستان را ترک کند. پس از آن، خانم محمد در نشستی در مورد افغانستان در دانشگاه پرینستون امریکا خبر داد که ترک افغانستان در دستور کار نیست، در نشست پیش رو راههای به رسمیت شناختن طالبان بررسی میشود.
این اظهارات مقامات ارشد سازمان ملل متحد در قبال افغانستان و طالبان در حالی بیان میشود که طالبان تا قبل از روی کار آمدن شان در چندین لیست سیاه و فهرست گروههای تروریستی کشورها و سازمانهای بینالمللی قرار داشت. طالبان با کشتار مردم و معامله به قدرت رسیدند و از اگست 2021 میلادی که کابل را اشغال کردند تاکنون چندین نوع جنایت ضد بشری و جنایت جنگی را آشکارا مرتکب شدهاند: آپارتاید جنسیتی علیه زنان، نسلکشی هزارهها، قتل عام اسرای جنگی، غصب سرزمینهای مردم بومی و کوچ اجباری آنها، اختطاف، شکنجه و قتل معترضان و منتقدان. فقط اینها نیست. فهرست جنایات ضد بشری طالبان طویل است و قرار است با قول اردوهای انتحاری که ایجاد کرده و وجوه نقدی که از سازمان ملل و امریکا دریافت میکنند، این فهرست را طویلتر و حوزه جغرافیایی جنایات شان را در سراسر منطقه و جهان گسترش نیز بدهند.
طالبان در سراسر افغانستان در میان مردم به عنوان یک گروه تروریستی شناخته میشود؛ شاید در سراسر افغانستان کمتر خانوادهای مانده باشد که طالبان عضوی از آن خانوادهها را قتل و شکنجه نکرده باشد. اما طعم تلخ خشونت و جنایتهای طالبان را به صورت غیرمستقیم همهی ملت افغانستان چشیدهاند. از همین رو طالبان جایگاه و پایگاه اجتماعی ندارند. اکنون که بحث به رسمیت شناختن طالبان از سوی سازمان ملل متحد مطرح شده است، واکنشهای مردمی از سراسر کشور و طیفهای گوناگون مهاجران افغانستانی در سراسر جهان نشان میدهد که هیچ حوزهی خاص جغرافیایی وجود ندارد که خواهان رسمیت یافتن و یا دوام سلطهی تروریزم بر سرنوشت شان باشد.
اما آنچه سیاست سازمان ملل و جامعه جهانی ایجاب میکند، چیزی متفاوت از خواست و اهمیت زندگی مردم افغانستان است. در واقع خواست مردم افغانستان و زندگی ما برای سازمان ملل متحد نه تنها که اولویت ندارد بلکه در مواقع حساس و روی میز بازی سیاسی اصلا مورد بحث نیست. همانطور که حقوق زنان در مذاکرات صلح دوحه اهمیت نداشت. سازمان ملل متحد که افغانستان نیز عضویت مجمع عمومی و چندین کنوانسیون آن را دارد، مأموریت خود در افغانستان را صلح، حقوق بشر و توسعه تعریف میکند، اما به نام «تعامل» قرار است تسلط گروهی را به رسمیت بشناسد که حقوق بشر را «ارزش کفار و غربیها» نامیده به رسمیت نمیشناسد. همان گروهی که با جنگ به قدرت رسیده و اکنون با ایجاد قول اردوهای انتحاری و پناه دادن گروههای تروریستی در خاک افغانستان در پی گسترش حوزه تروریزم است. کشته شدن رهبر القاعده در کابل بزرگترین مصداق میزبانی طالبان از تروریستان جهان است. در حوزه انکشاف نیز طالبان حتا پروژههای اندک انکشافی و بشردوستانه سازمان ملل را با منع کارمندان زن این نهاد از کار، سبوتاژ کرد و به چالش کشید.
این نتیجهی سیاست تضرع در برابر تروریزم و ناکارآمدی فرستادگان دبیر کل در افغانستان است که اکنون سازمان ملل مجبور شده است یا افغانستان را به کلی ترک کند و یا طالبان را به رسمیت بشناسد. در بدل این باج بزرگ که زمینه دوام، رشد و گسترش تروریزم را در سراسر جهان فراهم خواهد کرد، قرار است چند پروژهی کوچک بشردوستانه را از طریق موسسههای تحت نظر یوناما تطبیق کند که هیچ تأثیری بر امنیت جانی، روانی و غذایی شهروندان افغانستان در پی ندارد.
بحث به رسمیت شناختن طالبان که از سوی فرد شماره دوم سازمان ملل متحد مطرح شده است، حرف سادهای نیست. مردم افغانستان باید این مسأله را جدی بگیرند و نگذارند سلطهی تروریزم مشروعیت یابد و یک حکومت تروریستی در کشور ایجاد شود. همانطور که یوناما نه روز قبل اعلام کرد که این نهاد با «انتخاب وحشتناک» مواجه شده است، سازمان ملل متحد و جامعه جهانی امروز وادار شدهاند میان یک گروه تروریستی و مردم دموکراسیخواه افغانستان یکی را انتخاب کنند، اما براساس مسئولیتهای حقوقی خودشان حق ندارند در کنار تروریستان بایستند. افغانستان عضویت سازمان ملل متحد را دارد و مردم افغانستان مستحق حمایت جهانی هستند تا برای براندازی این گروه تروریستی که پس از معامله سیاسی-استخباراتی به قدرت رسیده، حمایت دریافت کنند، نه اینکه برای همیشه تحت حاکمیت تروریزم زندگی کنند.