لطیف آرش
چندی قبل یکی از بانوان شاغل که تا سطح ماستری در یکی از کشورهای بیرونی درس خوانده است، در شبکه اجتماعی فیسبوک پرسیده بود؛ «چرا دختران بعد از عروسی تخلص شان را تغییر میدهند؟ آیا این کار را به دل خود انجام می دهند و یا در اثر فشار شوهر تن به این کار میدهند؟»
این پرسش مرا به فکر واداشت که واقعن چرا دختران چنین میکند و آیا این کار در اثر فشار شوهر و خانواده شوهر صورت میگیرد یاهم دختران به رضایت خود تن به چنین کاری میدهند؟ زمانی می توانیم به پاسخ این پرسش دست یابیم که فرایند آغاز زندگی مشترک را در افغانستان مرور کنیم.
زمانی که خانوادهی پسرتصمیم میگیرد فرزند شان عروسی کند و یاهم یک پسر تصمیم میگیرد که با یک دختر ازدواج کند، از اولین روزی که به خاطر خواستگاری میروند، روند مصرف پول یک جانبه از سوی خانواده پسر آغاز میگردد. در اولین روز خواستگاری باید خانواده پسر دو و یا چندین قسم میوهی تازه و یا خشک «نظر به فصل سال» به خانواده دختر ببرند و این روند تا زمانی اخذ شرینی ادامه مییابد. روزی که مراسم اخذ شیرینی فرا میرسد، مصراف این روز نیز باید از سوی خانواده پسر پرداخت شود ولو اگر دختر شاغل باشد و از درآمد خوبی نیز برخوردار باشد.
بعد از ختم مراسم اخذ شیرنی تا دادن دستمال کوچک و بزرگ و در نهایت شیرینی خوری باز هم مصارف اقتصادی به شکل انحصاری به دوش خانواده پسر است و این پسر است که باید تمام دغه دغه زندگیاش در جریان نامزدی و تا پایان یافتن مراسم عروسی پیدا کردن پول برای مصارف مراسم گوناگون را داشته باشد. در محفل شیرنی خوری و عروسی هم تمامی مصارف از پول آرایشگاه عروس و خانواده عروس و خریدن طلا گرفته تا لباس عروسی، خرچ محفل عروسی و… همه و همه به دوش خانواده داماد است.
بعد از ختم محفل عروسی نیز این خانواده پسر و یا داماد است که باید مصرف مراسم تخت جمی را بپردازد و برای خانواده عروس لباس و هدیه بخرد. روند مصرف پول یک جانبه بعد از عروسی هم چنان به دوش داماد و یا شوهر است. زنان که در دوران مجردی–نامزدی و بعد از عروسی شاغل هستند حاضر نیستند که پول شان را در دورهی نامزدی ویا محفل عروسی مصرف کنند و این روند بعد از عروسی نیز ادامه پیدا میکند. زنان که شاغل هستند و درآمد مناسبی هم دارند حاضر نیستند که در چرخه اقتصادی خانواده و زندگی مشترک سهیم شوند، حالا وقتی از آغاز تا ختم همه مصارف یک پروسه به دوش یک طرف از قرارداد اجتماعی «ازدواج» قرار داشته باشد به آن نمیتوان زندگی مشترک گفت، بلکه این یک پروسه خرید است که به شکل دیگری انجام میگردد. زمانی که از روز خواستگاری الی ختم عروسی تمام مصارف را شوهر میپردازد، در حقیقت وی این زن و یا خانمش را خریده است و به وی به حیث یک امتعه نگاه میکند، از همین رو بعد از عروسی و بدون تلف کردن وقت تخلص وی را تغییر میدهد، نه تنها تخلصش را تغییر میدهد که سکان زندگی وی را به دست میگیرد. این شوهر است که تعیین میکند زنش کجا برود و کجا نرود، چگونه لباس بپوشد و با که معاشرت کند و یاهم نکند. برای حل این معضل اجتماعی یک راه وجود دارد و آن این که دختران شاغل در مصارف پروسه عروسی سهم بگیرند و درصورت که دختر درآمد نداشته باشد، جلو مصارف کمر شکن که از سوی خانوادهاش بالای خانواده داماد تحمیل میشوند، بگیرند.