نشست تحت نام گفتمان زنان خبر نگار؛ فرصتها و چالشها، چهارشنبه ۱۴عقرب ۱۳۹۹ درکابل برگزار شد.
این نشست که با حضور اکثریت زنان خبرنگار و فعال حوزهی رسانهای به ابتکار وزارت اطلاعات و فرهنگ برگزار شده بود، در بارهی چالشها و مشکلات کاری فرا روی زنان خبرنگار، محدودیتها و شرایط دشوار کار در جامعهی سنتی، نا امن و مردسالار افغانستان بحث و تبادل نظر صورت گرفت.
در این نشست شیوای شرق؛ معیین نشرات وزارت اطلاعات و فرهنگ در مورد ضرورت گفتمان زنان صحبت کرده و افزود: برگزاری چنین نشستها میتواند گرهگشای اصلی مشکلات زنان افغانستان باشد، همچنان رویکرد انتقادی و اصلاحطلبی بر جایگاه سیاسی و فرهنگی زنان و روش و رهیافتهای مردسالاری که در تمام سطوح، زنان را از رسیدن به عدالت و برابری محروم کرده باشد.
آقای شیوا تأکید کرد که نقش زنان در گفتوگوهای صلح اندک و ناچیز است. ما برای رسیدن به یک جامعه که در آن حق شهروندی، برابری، انسانسالاری و شهروندسالاری تحقق پیدا کند و نهادینه شود چارهای جز پذیرش رهبری زنان نداریم. زمینه باید فراهم شود که رهبری سیاسی افغانستان را زنان عهدهدار شوند. در بخش رسانهها نقش زنان انکار ناپذیر است. هیچ گوشهای از کار جامعهی رسانهی افغانستان، بدون حضور زنان خبرنگار تابناکی و الهام بخشی خود را نخواهند داشت.
در ادامه خانم حمیرا ثاقب، رییس خبرگزاری زنان افغانستان، برگذاری گفتمان زنان خبرنگار را ضرورت جدی جامعه دانسته گفت که امیدوار است چنین بحثهای راهگشای کارهای بعدی باشد، خانم ثاقب رسانه را گلوگاه جامعه پنداشته و نقش آنرا بسیار موثر در تعریف و انعکاس وضعیت زنان افغانستان دانست.
خانم ثاقب با اشاره به جنسیت زدگی زبان در جامعه، افزود که زبان جنسیت زده در تولید و بازتولید نقش کلیشهای زنان میپردازد. کلیشهی که به تشدید تبعیض عمیق فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زنان دامن میزند.
و هر آنچه منفیگرایی است به زنان ربط میدهند اگر مردی کارایی درست ندارند عکس او را به شکل زنان میآرایند و برعکس اگر زنی کار خوبی انجام داد آن را مردانه میشمارند که این نگاه مردود و زنستیزانه است.

بانو ثاقب بیان داشت که زنان هنوز با هویت مستقل خود شناخته نمیشوند، بلکه به عنوان همسر، دختر، مادر و خواهر یک مرد تعریف میشوند. زنان باید با هویت خود شناخته و تعریف شوند. این سانسور و انکار هویت دیگر قابل پذیرش نیست. نقش رسانهها و زنان رسانهای در این زمینه با اهمیت است. ادبیات زنستیزانه باید از رسانههای افغانستان برداشته شود.
در ادامهی برنامه مهمانان در پنل نیز صحبتهای همه جانبه پیرامون موضوع داشتند و به پرسشهای اشتراک کنندگان پاسخ دادند.
وحیده فیضی مسؤول بخش بانوان کمیتهی مصونیت خبرنگاران، در مورد چالشهای زنان خبرنگار در رسانهها صحبت کرد و گفت بررسیهای آنان نشان میدهد از ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰، هفتاد و پنج مورد خشون علیه خبرنگاران زن صورت گرفته است که شامل: ۱۱ مورد کشته، ۱۰ مورد مشکلات سازمانی درون رسانهای، ۶ مورد لت و کوپ، ۱۳ مورد زخمی، ۱۸ مورد تهدید و ۲۰ مورد بدرفتاری در ساحه کار و قضیههای حقوقی دیگر میشود.
بانو نجیبه ایوبی رییس کلید گروپ گفت که زنان 20 سال پیش در رسانهها هیچ حضور نداشتند. اکنون 17 درصد اعضای رسانهای کشور را بانوان تشکیل میدهد. ما در 20 سال پسین دستآوردهای خوبی در این بخش داشتهایم، اما به دلیل وجود چالشهای زیاد، متوجه این دستآوردها نمیشویم. بخشی از این دستآوردها نتیجهی روند طبیعی تحولات اجتماعی است و ما باید بپذیریم هم حکومت و هم ما نتوانستیم برای ایجاد یک کارشیوهی حمایتی از زنان در رسانهها و دیگر ساختارهای حکومتی اقدام کنیم.
بانو ایوبی گفت که هنوز رسانههای در کشور استند که حضور زنان را تحمل نمیتوانند و وزارتهای کار و امور اجتماعی، اطلاعات و فرهنگ و مخابرات در این قسمت توجه جدی کند. او تأکید کرد که کلید گروپ یک بستهی رهنمودی مبتنی بر جندر را تهیه کرده است. انتظار میرود که حمایت شود.
در این نشست دکتور حمیرا قادری در مورد زنان و ادبیات صحبت کرد و گفت که زنان باید زنان سرکوب شدهی درون شان را کنار بگذارند و بگذرند. زن یک انسان مستقل است و میتواند خوب خالق جهان و دنیا رویایی خود باشد. زنان در قبال نویسندگی هم مسؤولیت خطر دارند. نویسندگی یک مسؤولیت است. باید به آن عمیق و مسؤولانه پرداخت. قرار نیست همیشه بازنمایی کنید، باید یازآفرینی نمایید.
صحرا کریمی رییس افغان فلم در پاسخ به پرسشهای مطرح شده در باره کار و جایگاه زنان در سینمای افغانستان، گفت: ما زنان کنشگر از بس باختهایم دیگر چیزی برای از دست دادن نداریم. من اهل شعار نیستم و مستقل حرفم را میگویم. زیاد درگیر مقولهها و اصطلاحات نیستم. بیاید از این ارزشگزاری در مورد زنان پرهیز کنیم که میگویند: زن خوب کدام و زن بد کدام است؟ زن تحصیل کرده چگونه است و زن تحصیل نکرده چگونه؟ زیرا در افغانستان برای یک زن، بخشی از هستیاش است. همین مرزکشی ها و قضاوت هاست که زن افغان را سال ها منفعل و وابسته به بار آورده است. به همین دلیل تلاش نمیکند که در بخشی تخصص حاصل کند. چون هنوز در چهارچوب مشخصی ارزشش سنجیده میشود. هنوز خبرنگار زن به خبرنگاری به حیث فن نگاه میکند، نه یک مسؤولیت و رسالت. چرا ما خبرنگار جنگ نداریم؟ با آن که ما در اوج وضعیت جنگی بسر میبریم. ما هنوز درگیر اجازه و رضایت فامیل و اجتماع هستیم. چرا زن خبرنگار هنوز دچار باز تولید متن است نه تولید متن؟
بانو صحرا افزود که در سینما وضع چندین مرتبه بدتر است. ما در سینما ژانر طنز را داریم که تنها خندیدن و تفنن و مسخره کردن نیست. زن افغانستان باید گاهی به خودش بخندد. به کمبودیهایش. زن افغانستان سندروم استکهلم دارد. نوعی سندرومی که شخص با وجود این که مورد ستم قرار میگیرد، باز هم عاشق و وابستهی ستمگر خود میشود. زنان افغانستان امروز این سندروم را دارند که مانع شان میشود، پیشرو باشند. هنوز جامعهی خبرنگاران وضعیت مطلوبتری دارند. زنان سینماگر باید با بسیاری از آرزوهای اجتماعیاش خداحافظی کند. باید سینما را منحیث یک حرفه بپذیرند، نه تفنن. متأسفانه در این جامعه، به زنان هنرپیشه نگاه سکسی میشود و شیانگاری زنان در این بخش خیلی پدیدار است. ضعف زنان هنرپیشه در این است که با وجود اکت و اداها و ظاهر مدرنش، هنوز یک متفکر و متخصص در بخش خود نشده است. ما میخواهیم وزارت اطلاعات و فرهنگ هنرپیشگی زنان را تبدیل به حرفه کند. زنان باید بتوانند دلبستهی این شوند که توسط خواندن بیشتر در بخش کاری خود شان تخصص حاصل کنند، نه این که بگویند هنرپیشه شدم که خوب، اگر نشدم میروم و در یک شرکت کار میکنم.