گروه تروریستی طالبان پس از تسلط دوباره در نخستین اقدام، زنان را از بدنهی دولت حذف کردند و اندکاندک دروازههای مکاتب، دانشگاهها، ادارات، پارکهای تفریحی و حتا حمامهای عمومی را نیز به روی زنان بستند تا نظم نهادمند مردسالار کاملاً عملی کرده باشند.
زنان افغانستان اما باتوجه به دستاوردهای 20 سال اخیر، در برابر این سیاستهای زنستیزانه مقاومت کردند. اعتراضشان را از خانه به خیابان بردند و هنوز در تمام سکوهای ملی و بینالمللی بر این موضع ایستادهاند. چندانکه این رویارویی اکنون، به ابزار امتیازطلبی و گروگانگیری طالبان تبدیل شدهاست. آنان میخواهند به واسطۀ فشارهای روزافزون بر زنان، زمینههای مشروعیتیابی این نظام تکقومی و تکجنسیتی را فراهم کنند.
بتول حیدری، استاد دانشگاه به این باور است که «استفادهی ابزاری طالبان از احکام زنستیزانه» یک امر آگاهانه و برنامهریزی شدهاست.
به گفتهی او، گروگانگیری زنان و امتیازطلبی طالبان از سیاستهای زنستیزانه، توسط مشاوران این گروه به آنان دیکته شدهاست و گروه تروریستی طالبان با چنین برنامهیی آگاهانه میخواهند به اهداف و منافع شخصی خود برسند.
او میگوید: «طالبان که هنوز در مجامع بزرگتر بینالمللی راه نیافتهاند و از سوی جامعۀ جهانی به رسمیت شناخته نشدهاند، عامدانه و به کمک قید و بندهایی که بر زنان اعمال میکنند، باجگیری سیاسی کردهاند. طالبان میدانند که زنان چقدر میتوانند در زمینهی ساختن راههای تعامل، گفتوگو و هر معاملهی دیگر سیاسی گروگانهای خوبی باشند.»
از نظر او اکنون زنان افغانستان قربانیان دو کفهای اند که در مسایل افغانستان نقش تعیینکننده دارند و نه تنها به بهانۀ امتیازطلبی طالبان بلکه به ابزار گروگانگیری جوامع بینالمللی نیز مبدل شدهاند.
خانم حیدری معتقد است که «زنان افغانستان هم گروگان طالبان و هم گروگان جامعهی جهانی است و این گروگانگیری دو سویه است. جامعهی جهانی به طالبان چراغ سبز نشان میدهد که اگر میخواهند مشروعیت پیدا کنند و با جهان تعامل داشته باشند، باید در زمینهی گشودن راهی برای بازگشت زنان به جامعه، از احکامشان عقبنشینی کنند.»
او میافزاید: «طالبان وقتی به نشستهای بینالمللی میروند، وعدههایی میدهند که آزادیهای زنان را تضمین میکند، مشروط بر اینکه مشروعیت و رسمیت یابند و حمایتهای لازم را دریافت کنند.»
اما چنین وعدههایی با ستمی که زنان آن را در افغانستان زیر سلطهی طالبان تجربه میکنند، در تضاد است که خود نشاندهندهی همان «ذات ناصادق و ناراست طالبان» است.
در همین حال، مریم معروف آروین، یکی از زنان معترض و مسئول جنبش اعتراضی «شنبههای ارغوانی» نیز معتقد است که زنستیزی به یک ابزار سیاسی برای طالبان در مجامع بینالمللی مبدل شده است.
او نیز میگوید که مسألهی استفادهی سیاسی از زنان، توسط مشاوران طالبان به آنها دیکته میشود که حقوق زنان افغانستان را گروگان گرفته و به واسطۀ آن، مطالباتشان را در مجامع جهانی مطرح کنند.
خانم آروین تأکید میکند که زنان افغانستان نباید اجازه ندهند حقوقشان به ابزار گروگانگیری مبدل شود.
او میگوید: «زنان افغانستان باید به خاطر خاک، مردم، کشور و حقوق اساسی خود ایستادگی کنند، زیرا فراتر از آن معامله و مذاکره با طالبان هیچ سودی نخواهد داشت.»
از نظر او «این نخستین باری نیست که طالبان مردم را برای دستیابی به اهداف و منافعشان چنین سیاستی را پیشه میکنند. در بیست سال گذشته، طالبان مردم ملکی را گروگان میگرفتند. حملات انتحاری انجام داده و افراد ملکی و حتا زنان و کودکان را میکشتند. حالا هم ادامهی همان سیاست است.»
جامعهی جهانی به ویژه سازمان ملل متحد و ایالات متحدهی امریکا آشکارا اعلام کردهاند که مشروعیت طالبان مشروط به تأمین حقوق زنان است؛ یعنی اگر طالبان حقوق زنان را رعایت کنند به رسمیت شناخته خواهند شد.
وعدههای دروغین
بتول حیدری تأکید میکند که بارها اتفاق افتاده است که گروه طالبان به برخی نظامیان سابق و چهرههای سیاسی امان دادند اما به محض بازگشت یا تسلیمی، آنان را بدون هیچ بازخواستی کشتهاند. به همین دلیل طالبان هرگز در وعدههایشان صادق نیستند.
او میگوید: «از آنجایی که در مفکورهی طالبان، زن به عنوان یک جنس بسیار ضعیف و پست دیده میشود آنها هرگز از مواضع خود در قبال جایگاه زنان عقبنشینی نمیکنند. ما نباید فراموش کنیم که دیدگاه طالبان در رابطه به حقوق زنان، به خصوص حق کار و آموزش چیز تازهای نیست.»
او میگوید محرومیت زنان از حق کار و آموزش از احکامی نشأت گرفته است که طالبان خود را مجری آن میدانند و این احکام غیرقابل تغییر اند.
در همین حال مریم آروین باور دارد که مردم افغانستان و جامعهی جهانی نباید شکار این فریبها شوند.
او میگوید: «اگر طالبان مکاتب و دانشگاهها را با نصاب طالبانی باز کردند، مردم افغانستان و جهان نباید آن را بپذیرند. بازگشایی مکاتب ودانشگاهها به روی دختران و زنان نباید زمینهی مشروعیتبخشی طالبان را میسر کند.»
از نظر او جامعهی جهانی و سازمانهای حقوق بشری، به ویژه سازمان ملل متحد نیز به در برابر سیاستهای زنستیزانهی طالبان بیتفاوت اند. هیچ کاری برای زنان و دختران افغانستان نتوانستهاند کاری انجام دهند؛ حتا ایالات متحده، هفتهوار بستههای چهل میلیون دالری را به گروه طالبان ارسال میکند و حلقاتی از آن کشور، برای مشروعیتیابی بینالمللی این گروه تلاش دارند.
در حال حاضر بیش از یک میلیون دختر محروم از تحصیل و میلیونها زن محروم از کار و فعالیتهای اجتماعی در افغانستان زیر سلطهی طالبان زندگی میکنند که حالا این محرومیت همانند امارت اسلامی طالبان دو ساله میشود.