نویسنده: کرستال بیات، فعال حقوق زنان
زنان افغانستان که قربانی اصلی جنگ استند با احتیاطی توأم با نگرانی از شروع مذاکرات میان افغانها به گرمی استقبال کردند. برنامههای متعدد و کارزارهای زیادی راهاندازی کردند، ضمن ابراز نگرانیها از مذاکرات صلح حمایت و پشتیبانی کردند. زنان افغانستان خطوط سرخ شان را فهرست نموده و صدای شان را به گوش طرفهای مذاکره کننده و کشورهای دخیل در قضایای جنگ و صلح رساندند. زنان و مردان از پروسه صلح و آغاز مذاکرات میان افغانها چشم امید داشتند. یکی از مواردی که در توافقنامه طالبان با امریکا در آن ذکر شده کاهش خشنونتها است. پس از توافق طالبان و امریکا خلاف تحلیلها و برداشتها جنگ و خشونت افزایش یافت.
هرچند زنان با توجه به عدم حضور زنان در هیأت مذاکره کننده طالبان و برخوردهای این گروه در ساحات تحت کنترل شان با زنان و دختران ابراز نارضایتی مینمودند، اما با آنهم از خودشان انعطاف نشان دادند. چون زنان فکر میکردند پروسهی مذاکرات طولانیست ممکن به مرور زمان روی موضوعات زنان بحث صورت گیرد، طالبان تعهداتی داشته باشند و در دورهی مذاکرات تعهدات شان را عملا پیاده کنند. این گمان و احتمال خوشبینانه برای قطع جنگ و خونریزی چهل ساله در کشور بود.
بعد از آغاز مذاکرات به گونه رسمی در قطر، گزارشهایی رسید که بحث حقوق زنان از پیچیدهترین بحثهای مذاکرات صلح میان افغانها است. بحث زنان در مذاکرات به حدی جدی و حساسیت برانگیز بود که در جریان طرح هر مسألهی دیگر پای حقوق و آزادی زنان کشانیده میشد. به نظر میرسد که این گروه در گام نخست با زنان مشکل دارند و سپس با مسائل دیگر و بعدترها ثابت شد که طالبان برای نصفِ جامعه افغانستان یعنی حدود 15 میلیون زن هیچگونه نسخهی قانع کننده و برنامهی مدون ندارند. آنان نه تنها که برنامه و طرح شان را برای زنان ارائه نکردند بلکه در جبهات جنگی، ساحات تحت کنترل شان خشونتها بر زنان را افزایش دادند. این گروه نسبت به گذشته افراطیتر و رادیکالتر شده است و در ساحاتی که تصرف میکنند، شکار اصلی شان زنان استند. گاهی فکر میشد که اعلام زمان خروج نیروهای خارجی از افغانستان منجر به کاهش خشونتها و برقراری آتشبس سراسری شود تا توافق سیاسی به دست آید. اما اعلام زمان خروج نیروهای امریکایی و سایر کشورها از افغانستان که تا حالا ۹۵ درصد نیروهای امریکایی کشور را ترک کردهاند باعث افزایش خشونتها در سطح عموم شد و زنان تاکنون بیشترین آسیب جنگ و آوارگی ناشی از خشونت طالبان را متحمل شدهاند.
با آنکه در توافقنامهی امریکا و طالبان درج شده است که طالبان به شهرهای بزرگ حمله نمیکنند اما در پی حملات این گروه در چندین شهر، زنان و کودکان آواره شدهاند و آزادیهای آنان سلب شده است. گزارشهایی که در رسانههای کشور پخش میشود نشان میدهد که طالبان در ساحات تحت کنترل شان مرتکب جنایات جنگی نیز شدهاند. حقوق بشردوستانه بینالمللی و قانون جنگی را رعایت نکردهاند. اگر قربانیان و متضررین این خشونتها را تفکیک جنسیتی نکنیم و بحث ما این باشد که همه به عنوان شهروندان افغانستان حق دارند در این کشور زندگی کنند و از منابع به صورت یکسان استفاده نمایند بازهم زنان تاوان بیشتری پرداخته و میبینیم که قربانیهای سنگینی میپردازند. با توجه به برخوردها و رفتارهای طالبان در ساحات تحت کنترل شان در نقاط مختلف کشور زنان نسبت به طالبان کاملا بیباور شدهاند خصوصا وقتی اعلامیهی اخیر این گروه منتشر شد که با شهروندان بخاطر تکبیرگویی با آنان حساب و کتاب میکنند. این در حالیست که رهبران سیاسی این گروه به رسم تأیید اعلامیهای که از سوی سخنگوی شان منتشر شده است سکوت کردهاند. بنابراین خوب است که تحریمهای جدی به رهبران سیاسی گروه طالبان وضع گردد و آنان حق رفت و آمد به کشورهای مختلف را نداشته باشند. دفتر سیاسی گروه طالبان که از آن سواستفاده صورت میگیرد مسدود گردد. بیباوری و بیاعتمادی نسبت به گروه طالبان در میان شهروندان بخصوص زنان کشور که همه روزه قربانی میدهند در حدیست که اگر آنان به کشورهای جهان و هیأت مذاکره کننده دولت جمهوری اسلامی افغانستان تعهد و تضمین هم بدهند بازهم باور مان نمیشود.