سکوت را بشکنیم: روایت زنانه از آزار جنسی
بررسی آزار جنسی در ادارههای دولتی در گفتوگو با صالحه صالحی، معاون موسسه توانمندسازی زنان افغان
خانم صالحه صالحی به عنوان معاون موسسه توانمندسازی زنان افغان و عضو رهبری نهاد خدمتگزاران کابل کار میکند. خانم صالحی از طریق موسسه توانمندسازی زنان افغان برای زنانی خدمترسانی میکند که در فقر و مشکلات اقتصادی به سر میبرند. این موسسه سالهاست که برای رشد اقتصادی زنان برنامههای توانمندسازی از طریق ایجاد مراکز کار تولید و صنایع دستی را انجام میدهد.
خانم صالحی، بحث توانمندسازی زنان یکی از مسایل مهم است، اما زنانی که توانایی کار را دارند، آیا در ادارهها و مراکز کار در کشور امنیت روانی دارند؟
ما برای توانمندسازی زنان کار میکنیم ولی زمانیکه زنان به ادارههای کار میروند تا از توانمندیشان استفاده کنند، مصونیت ندارند. زمانی که یک زن برای استخدام شدن در یک اداره کار مراجعه میکند، در قدم نخست با خشونت مواجه میشود.
این خشونت در قالب تقاضاهایی اعمال میشود که بهتر است نمونهای از آن را بگویم تا فهمیده شود چگونه است.
من داستان زنی را روایت میکنم که قرار بود از طریق رقابت آزاد در یکی از ادارههای دولتی استخدام شود. بخاطر مسایل امنیتی نامش را نمیبرم. او در مراحل رقابتی و امتحان کتبی و مصاحبه موفق شد. قرار شد برای طی مراحل استخدام و آغاز کار از بخش منابع بشری اداره برایش تماس گرفته شود. از اداره تماس گرفتند. ولی آن خانم را به دفتر نخواستند تا قراردادش را امضا کند. او را به آدرس مشخصی در یکی از رستورانتهای شهر برای قهوه نوشیدن با رئیس اداره دعوت کردند. آن خانم نرفت و با رئیس اداره قهوه ننوشید. به جای او کسی دیگری پست را اشغال کرد.
مگر هستند زنانی که به این تقاضاها تن دهند؟
حتا اگر زنان به این خواهشات تن ندهند بازهم اینگونه رفتارها باعث آزار و اذیت روانی شان میشود. من اکنون سن بالایی دارم و سالها در نهادهای مختلف کار کردهام. اما هنوز از مراجعه برای کاریابی در یک اداره دولتی میترسم.
از برخورد و ارتباطاتی که با زنان دارید، روایتهای زنان چیست، بیشتر در ادارههای دولتی مورد اینگونه خشونتها قرار میگیرند یا در بخش خصوصی؟
تجربهای که من دارم و از بررسی گفتههای دیگر زنان دریافتم، زنان بیشتر در نهادهای دولتی مورد خشونت قرار میگیرند. گفته میتوانم که حدود 80 درصد این خشونتها در ادارههای دولتی صورت میگیرد. چون رویکرد تجارتی سکتور خصوصی باعث میشود جهت رشد و توسعهی تجارتشان بر مصونیت فضای کار تمرکز کنند. اما ادارههای دولتی چنین نیست.
بنابر دلایلی از جمله حقوق بازنشستگی و ضمانت شغلی، تمایل جوانان به کار در ادارههای دولتی زیاد است، اما زمانی که یک زن جوان در ادارهی دولتی برای کار مراجعه میکند، مورد خشونتهای جنسی و روانی قرار میگیرد.
استخدام در ادارههای دولتی براساس قانون و طی یک روند قانونی باید صورت بگیرد، پس چگونه ممکن است چنین فسادی وجود داشته باشد؟
عدم حاکمیت قانون و ارجحیت روابط بر ضوابط چنین زمینهای را فراهم کرده است که برخوردها طبق سلیقه فردی و قومی یا جنسیتی باشد. در ادارههای دولتی این فرهنگسازی شده است که شایستهسالاری و تخصص، قربانی فساد شود. قربانی شدن زنان و تحمل خشونتهای جنسی و روانی یکی از پیامدهای این گونه فساد است. نتیجه تن ندادن به این خواهشات افراد فاسد، بیرون ماندن از ادارههای دولتی و بیکاری است. افزایش سطح بیکاری و فقر باعث میشود که برخی به این خواستها تن دهند. هوس نیست، هیچ زنی نمیخواهد برای کار کردن یا فعالیتهای اجتماعی-سیاسی قربانی خشونتهای جنسی و روانی شود. اما اینگونه فکر کنیم که سالانه هزاران مرد در سنگر جنگ و انفجارها کشته میشوند، میلیونها خانواده خرج روزگارشان را ندارند، زنان مسئولیت دارند که سرپرست خانواده باشند. زنانی که مسئولیت تامین مخارج خانواده را به دوش میکشند امکان قربانی شدنشان زیادتر است. مشکلات اقتصادی مردم و حاکمیت سیستم فاسد زمینه را چنان محدود کرده است که کسانی بالاجبار به این خواهشات تن میدهند.
شما یکی از کسانی بودید که علیه آزار و اذیت زنان در محل کار کنفرانس مطبوعاتی دایر کردید. آیا حکومت خواست شما را مد نظر میگیرد؟
نخیر. چون این نوع برخوردها با زنان در داخل همین نظام برنامهریزی میشود. اما ما نمیخواهیم سکوت کنیم. ما میدانیم که صدای ما شنیده نمیشود اما ما از مبارزه دست نمیکشیم. شاید ما را سرکوب هم بکنند، اما تنها راهحل از بین بردن خشونت علیه زنان به ویژه آزار و اذیت جنسی و خشونت روانی در محل کار مبارزه است. باید سر خم نکنیم؛ تا زمانی که قانون در کشور حاکم شود و تا زمانی که دیگر زنی برای استخدام شدن در یک اداره دولتی از خشونت جنسی و روانی هراس نداشته باشد. شاید خواست ما به زودی برآورده نشود ولی ما ناامید نمیشویم و همچنان تلاش میکنیم تا راه برای نسل آینده ما باز شود.
آیا به این فکر کردید که در داخل کشور ممکن است قوتهای موثرتری وجود داشته باشد که وضعیت را تغییر دهد؟
بلی، ایستادگی زنان افغانستان میتواند باعث تغییر شود، ولی اگر بر موضوع اصلی یعنی فساد و خشونت جنسی و روانی در ادارههای کار دولتی متمرکز شویم، ما هیچ امیدواری نداریم؛ چون مکانیزمی در دست نداریم که باعث شفافیت در روند استخدام و مصونیت زنان در ادارهها شود. چون مسأله تنها مرحله استخدام نیست. برای رشد و ترفیع در ادارههای دولتی باز به واسطه و لابی نیاز است. تعمیم داده نشود، اما زنانی به این امتیاز دست خواهند یافت که به خواهشهای غیرقانونی رئیسان و آمران بالادستشان تن دهند.