ماه اکتبر هر سال به عنوان ماه اطلاعرسانی درباره سرطان پستان شناخته میشود که تمرکز بر افزایش آگاهی درباره تشخیص زودهنگام، پیشگیری و حمایت از این بیماران است، این ماه فرصتی است برای برجسته کردن اهمیت معاینات منظم و غربالگری که میتوانند جان میلیونها زن را نجات دهند و مرگ و میر ناشی از سرطان پستان را کاهش دهد. این کمپاین جهانی با نماد روبان صورتی تلاش میکنند تا با آموزش و حمایت، امید و سلامت را برای همه زنان در سراسر جهان فراهم کنند.
سرطان پستان یکی از شایعترین و مرگبارترین سرطانها در جهان است که در میان زنان به یک چالش پیچیده در حوزه سلامت تبدیل شده است. بر اساس تازهترین آمارهای سال ۲۰۲۵، سرطان پستان با بیش از ۲.۳ میلیون مورد جدید ابتلا، شایعترین سرطان میان زنان جهان به شمار میرود و پیشبینی میشود این رقم در سالهای پیش رو افزایش چشمگیری داشته باشد.
همچنان نرخ مرگومیر ناشی از این بیماری نیز هر سال در حال افزایش است و بر اساس پیشبینیهای بینالمللی، تا سال ۲۰۵۰، حدود ۱.۱ میلیون نفر به دلیل این بیماری جان خود را از دست خواهند داد. این روند به گونهی است که تنها در سال 2025 بیش از 316 هزار مورد جدید در زنان آمریکایی ثبت شده، بر اساس تحقیقات؛ از هر هشت زن، یک نفر در طول عمر خود به این بیماری مبتلا خواهد شد، با اینکه روند درمان این گونهی سرطان با استفاده از شیمیدرمانی و پرتودرمانی پروسهی پیشرونده را طی میکند ولی در کشورهای رو به توسعه و فقیر، مرگ و میر ناشی از این بیماری به دلیل ناآگاهی و تابو بودن اندام زنان و همچنان تأخیر در تشخیص و دستیابی به درمان بسیار بالا است.
در افغانستان، وضعیت بیماری سرطان پستان با چالشهای فراوانی روبهروست که پس از تسلط گروه طالبان و فروپاشی زیربناهای صحی و اقتصادی هر روز در حال بدتر شدن است، آمارهای که از سوی برنامه ملی کنترول سرطان و شفاخانهی جمهوریت نشر شده نشان میدهد که میزان مبتلاها به سرطان سینه در میان ده گونهی سرطان در رتبه اول قرار دارد و تنها در سال 1402، 6240 مورد ثبت شده است و همچنان براساس آمار غیر رسمی از سوی شفاخانهها در یک سال گذشته نزدیک به 30هزار تن به خاطر ابتلا به سرطان به مراکز صحی در سراسر افغانستان مراجعه کردهاند، که تنها در ولایت هرات این آمار افزایش 30درصدی داشته است.
بخش بزرگی از بیماران ثبت شده در ردههای سنی جوانی و میانسالی قرار دارند و بیش از نیمی بیماران در مراحل پیشرفته بیماری به مراکز درمانی مراجعه کردهاند، زیرا عوامل متعددی مانند ناآگاهی از علائم اولیه، ترس از قضاوتهای اجتماعی، محدودیتهای گروه طالبان بر زنان، نیاز داشتن به همراه مرد برای مراجعه و نبود داکتران زن باعث تأخیر در مراجعه به موقع و تشخیص شده است.
یکی از داکتران بخش کنترول سرطان شفاخانه جمهوریت که نخواست نامش در گزارش ذکر شود به نیمرخ گفت؛ میزان خدمات درمانی برای رسیدگی به سرطان به طور عموم و به طور خاص رسیدگی به بیماران سرطان ثدیه(سرطان پستان) بسیار پایین است و متاسفانه زنان به دلیل عدم اگاهی و محدودیتهای اجتماعی و خانوادگی بسیار ناوقت مراجعه میکنند، و نزدیک به 75 درصد از بیماران مبتلا به سرطان سینه زمانی به شفاخانه مراجعه میکنند که بیماری در مراحل بسیار وخیم خود میرسد و درمان آن بسیار سخت و پرهزینه است.
او در ادامه همچنان افزود: «آمار منتشر شده متبلاها به این بیماری بسیار کمتر از واقعیت است، زیرا نبود مراکز تشخیص و عدم آگاهی زنان دو چالش عمده است که زنان گرفتار به بیماری سرطان پستان با آن رو به رو هستند و این دو امر باعث شده تا آمار واقعی مبتلایان به بیماری سرطان پستان همچنان به دست نیاید و تا مراحل پیش رفته حتا کسی متوجه نشود.»
در همین حال میزان دسترسی زنان به مراکز صحی پس از تسلط گروه طالبان و اعمال محدودیت این گروه به شدت کاهش پیدا کرده است و میزان مرگ و میر زنان در حال افزایش است. کاهش کمکهای جهانی که بخش عمده نظام صحی افغانستان را حمایت میکرد باعث تعطیلی بیش از ۴۰۰ مرکز صحی در سراسر افغانستان شده است و حالا بر اساس گزارش سازمان جهانی صحت روزانه حدود 24 زن در اثر بیماریهای که قابل درماناند، میمیرند.
همچنان ادین سنیزا سالوادور، نماینده سازمان جهانی صحت در افغانستان، با اشاره به وضعیت بحرانی شفاخانه ملی تشخیص و درمان سرطان در کابل گفته است: «این شفاخانه با حجم بالای کار، کمبود داکتر، امکانات و داروهای سرطان مواجه است. ظرفیت بسیار محدود است و تقاضا برای خدمات درمانی بسیار بیشتر از امکان آن است.»
او در ادامه افزوده است این نقصانهای بنیادین باعث شده است بیمارانی زیادی از ولایتهای مانند بدخشان با طی مسافت چند روزه از مسیر ناهموار و سخت به کابل بیایند که پس از رسیدن نیز با کمبود دارو و امکانات مواجه هستند.
فرشته رحمانی، متخصص سرطانشناسی در شفاخانه ملی تشخیص سرطان در گفتوگو با افغانستان اینترنشنال، وضعیت امکانات در این شفاخانه را بحرانی توصیف کرده و گفته است که در بخش شیمیدرمانی، سه بیمار مجبور به استفاده مشترک از یک تخت هستند. همچنین به گفته خالداحمد خالد، معاون شفاخانه، با وجود کمبود شدید تجهیزات و فضای کافی، نمیتوان بیماران را از پذیرش رد کرد. هزینههای بالای درمان نیز برای بیماران و خانوادههایشان چالشی اساسی است و بسیاری مجبور به فروش دارایی برای تأمین هزینه درمان میشوند.
زهرا، ن ۳۹ سالهای از ولایت غزنی است، به گفتهی او مدتی زیادی میشد که در سینهاش یک غده پیدا شده بود، ولی به دلیل آگاهی نداشتن و تابو بودن حرف زدن در مورد اندامهای خصوصی نتوانسته بود با کسی حرف بزند. «زمانی که یک دانه(غده) در سینهام پیدا شد، اولش فکر کردم به خاطر لخته شدن شیر است، چونکه تازه دخترم را از شیر گرفته بودم، بعد کم کم درد گرفت و زمانی که درد به شانه و زیر بغلم رسید مجبور شدم به شوهرم بگویم و به داکتر برویم.»
به گفتهی زهرا، تا آن زمان هم شوهرش فکر میکرد نیاز نیست به داکتر مراجعه کند و خودش بهتر خواهد شد، اما با بدتر شدن وضعیت زهرا را به داکتر زنان و زایمان میبرد، پس از آن داکتر میگوید، برای تشخیص بهتر باید به کابل برود و ممکن است عفونت باشد. حالا نزدیک به هشت ماه از آن روز میگذرد و به گفتهی داکتر متخصص، بیماری زهرا اکنون در مرحلهی سوم قرار دارد و احتمال متاستاز(سرایت سلولهای سرطانی از محل اولیه به سایر اندامها) بسیار بالا است، قرار است زهرا برای درمان به کشور پاکستان برود. «داکتر گفت اگر میتوانید به پاکستان و یا هند بروید، حالا به سختی توانستیم مقداری پول پیدا کنیم و برای درمان برویم پاکستان.»
هاجر ۳۳ ساله یکی از دیگر زنانی است که به بیماری سرطان پستان گرفتار است، او پس از مشاهدهی تغییرات پوستی در سینهاش به قابله محل زندگیشان در بامیان مراجعه کرده و قابله به او میگوید: «این تغییرات از سردی هوا است، روغن سیاهدانه استفاده کن خوب میشود.» حالا به گفتهی داکتر متخصص این اشتباه، سه ماه طلایی تشخیص را از هاجر گرفته است. «اگر آگاهی در مورد سرطان سینه وجود میداشت و هاجر همان ابتدا به شفاخانه مراجعه میکرد حالا روند درمان او بسیار سادهتر بود.»
هاجر حالا در کابل تحت درمان است و به گفتهی داکتر متخصص، بیماری او هنوز وارد سطح بدخیم نشده و امکان درمان آن در افغانستان نیز فراهم است، ولی دسترسی به داورها به دلیل هزینه بالای آن بسیار سخت است و بیماران را در وضعیت ناگوار قرار میدهد.
این در حالی است که بازگشت طالبان به قدرت، توقف فعالیت مراکز درمانی و ممنوعیت حضور زنان در محیطهای درمانی، دسترسی بیماران زن به پزشکان متخصص را به شدت محدود کرده است. همچنان نبود دانش مراقبت از خود، کمبود امکانات غربالگری مانند ماموگرافی، و فقدان نیروهای زن متخصص در نظام صحی، همه باعث شده است که بسیاری از بیماران در مراحل نهایی به مراکز درمانی مراجعه کنند و امید به بهبود بسیار کم باشد.
این وضعیت بحرانی نشاندهنده نیاز جدی به حمایتهای فراگیر بینالمللی، تقویت نظام صحی، آموزش همگانی درباره علائم و راههای پیشگیری، و توسعه امکانات غربالگری سرطان پستان در افغانستان است. حالا در شرایطی که گروه تروریستی طالبان میزان دسترسی زنان به امکانات درمانی برای زنان را از بین برده است، رسانهها، فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی باید بیشتر از پیش رویکردهای آگاهی دهیشان در مورد سلامت و شکستن تابوها در مورد بدن زنان را تقویت کنند و این موارد را در کنار مبارزه با سایر محدودیتهای گروه طالبان در اولویت کارزار مبارزه شان قرار بدهند.


