نیمرخ
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
حمایت مالی
نیمرخ

گذشته به‌عنوان یک ابزار سیاسی و خیانت اجتماعی

  • نیمرخ
  • 27 اسد 1404
سایت گذشته

نویسنده: محمدزمان سیرت

 

تاریخ یک رشته‌ی حیاتی در تار و پود هویت است. ریشه‌ی جوامع را در زمان می‌دواند و به آن‌ها داستان‌ها و درس‌های مشترک می‌دهد. اما وقتی توسط نخبگان سیاسی نه به‌عنوان یک آینه، بلکه به‌عنوان یک زنجیر به کار گرفته می‌شود، به مکانیسمی برای کنترل تبدیل می‌شود. این جمله – کارشناسان سیاسی و رهبران سیاسی همیشه به دنبال این هستند که مردم را درگیر گذشته نگه دارند، تا به اطلاعات دسترسی آزاد پیدا کنند و به گوش مفت برای شنیده‌شدن دست یابند-که این بزرگ‌ترین خیانت به جامعه و مردم است-به یک تنش اساسی در زندگی سیاسی اشاره دارد: دستکاری حافظه‌ی جمعی برای قدرت. این مقاله ابعاد جامعه‌شناختی و فلسفی این ایده را بررسی می‌کند. این‌که چگونه دغدغه‌ی تاریخی به‌عنوان ابزاری برای حواس‌پرتی عمل می‌کند، چگونه به بازی‌گران سیاسی اجازه می‌دهد تا از نظارت عمومی دور بزنند، و چرا این یک خیانت عمیق به قرارداد اجتماعی است.

 گذشته به‌عنوان ابزار قدرت

در جوامع اقتدارگرا و دموکراتیک، تاریخ یک سند خنثی نیست، بلکه گردآوری شده است. میشل فوکو تأکید کرد که دانش، از جمله دانش تاریخی، با قدرت درهم تنیده است. آنچه به یاد آورده می‌شود و نحوه‌ی شکل‌گیری آن، منافع کسانی را که در کنترل هستند، منعکس می‌کند. در سیاست، این امر زمانی آشکار می‌شود که رهبران برای برانگیختن احساسات و وفاداری، به «عصرهای طلایی»، آسیب‌های ملی یا نارضایتی‌های تاریخی استناد می‌کنند. این روایت‌ها اغلب ساده‌سازی، اسطوره‌سازی و به سلاح تبدیل می‌شوند.

کارشناسان سیاسی این روایت‌ها را برای جلب توجه به گذشته می‌سازند و حس پیوستگی بین بی‌عدالتی‌ها یا پیروزی‌های تاریخی و انتخاب‌های سیاسی فعلی ایجاد می‌کنند. با انجام این کار، آن‌ها از نظر احساسی مردم را به ایدیولوژی‌ها یا تصمیمات سیاسی خاص پیوند می‌دهند، بدون این‌که اجازه‌ی بررسی انتقادی را بدهند. این چیزی را ایجاد می‌کند که پیر بوردیو، جامعه‌شناس، آن را خشونت نمادین می‌نامد-نوعی سلطه که فیزیکی نیست، بلکه شناختی است؛ جایی که مردم معانی تحمیلی را بدون زیر سوال‌بردن آن‌ها می‌پذیراند.

 توهم عمل؛ حواس‌پرتی و سکون

اشتغال به گذشته عملکرد دیگری نیز دارد: مردم را از زمان حال منحرف می‌کند. وقتی گفتمان ملی تحت سلطه‌ی تجدیدنظرطلبی تاریخی یا نوستالژی فرهنگی باشد، مسایل فوری معاصر-نابرابری اقتصادی، فروپاشی زیست‌محیطی، بی‌عدالتی سیستماتیک به حاشیه‌رانده می‌شوند. فیلسوف تئودور آدورنو نسبت به این پسرفت هشدار داد؛ جایی که جامعه به‌عنوان دفاعی در برابر اضطراب زندگی مدرن به اسطوره پناه می‌برد.

علاوه‌بر این، این دل‌بستگی، فضایی سیاسی ایجاد می‌کند که در آن عمل نه با چشم‌انداز آینده یا استدلال اخلاقی، بلکه با ضرورت تاریخی درک‌شده توجیه می‌شود. رهبران با همسوشدن با چهره‌ها یا آرمان‌های تاریخی، به ‌جای پاسخ مؤثر به چالش‌های کنونی، ادعای مشروعیت می‌کنند؛ به این ترتیب، آن‌ها «دسترسی آزاد» به منابع، قدرت و انطباق عمومی-بدون پاسخ‌گویی به‌دست می‌آورند.

این، مدل کنترل نان و سیرک از روم باستان را منعکس می‌کند: رهبران مدرن به جای این‌که توده‌ها را با سرگرمی و غذا منحرف کنند، آن‌ها را با تاریخ و سیاست‌های هویتی منحرف می‌کنند. خیانت نه‌تنها در سوءاستفاده از قدرت، بلکه در سرقت زمان و توجه-منابعی که می‌توانند برای حل مشکلات دنیای واقعی استفاده شوند، نهفته است.

همچنان بخوانید

فروپاشی کامل نهادی و ساختاری در افغانستان

نقش زنان در اقتصاد خانواده‌های افغانستانی

حقوق انسانی زنان و آموزش؛ مسایل داخلی نیستند

خیانت فلسفی؛ اخلاق مسؤولیت و آینده

از دیدگاه فلسفی، این دستکاری صرفاً یک تاکتیک سیاسی نیست، بلکه یک شکست اخلاقی است. رهبری سیاسی در شکل ایده‌آل خود، یک رابطه‌ی امانتی است؛ اعتمادی که از طرف دیگران حفظ می‌شود. رهبران نه‌تنها موظف به حفظ گذشته هستند؛ بلکه موظف‌اند جامعه را به‌سمت آینده‌ای بهتر هدایت کنند.

هانا آرنت، در کتاب «وضع بشر»، خاطرنشان کرد که سیاست واقعی در مورد شروع‌کردن است-در مورد ظرفیت شروع چیزی جدید. وقتی رهبران و تحلیل‌گران وسواس‌گونه به گذشته رجوع می‌کنند، آینده‌ی جامعه را انکار می‌کنند. آن‌ها عدم قطعیت پتانسیل را با قطعیت سابقه جایگزین می‌کنند. این نوعی خیانت وجودی است؛ افراد را در روایتی که خودشان انتخاب نکرده‌اند، محبوس می‌کند و آن‌ها را از عاملیت خودشان منحرف می‌کند.

فیلسوف پل ریکور نسبت به «سوءاستفاده از حافظه و فراموشی» هشدار داد. او استدلال کرد که حافظه زیاد منجر به رنجش می‌شود؛ فراموشی زیاد منجر به بی‌عدالتی می‌شود. آنچه نخبگان سیاسی اغلب به آن عمل می‌کنند، حافظه‌ی گزینشی است-تنها از گذشته‌ای استفاده می‌کنند که در خدمت منافع آن‌هاست، در حالی که بخش‌هایی را که ممکن است مشروعیت آن‌ها را به چالش بکشد یا خواستار جبران باشد، نادیده می‌گیرند.

پیامدهای جامعه‌شناختی؛ قطبی‌شدن و رکود

نتیجه‌ی اجتماعی این دستکاری، قطبی‌شدن است. گروه‌های مختلف، روایت‌های متناقضی از تاریخ را اتخاذ می‌کنند و گفت‌وگو از هم می‌پاشد. نهادها به عرصه‌هایی برای نبردهای نمادین بر سر مجسمه‌ها، پرچم‌ها یا کتاب‌های درسی تبدیل می‌شوند، در حالی که فروپاشی ساختاری بدون توجه سرعت می‌گیرد.

مفهوم مدرنیته‌ی سیال زیگموند باومن، جامعه‌شناس، به توضیح این موضوع کمک می‌کند: در جهانی که با تغییر سریع مشخص می‌شود، مردم آرزوی روایت‌های تثبیت‌شده را دارند. رهبران سیاسی و نخبگان سیاسی با ارایه‌ی گذشته‌ای رمانتیک از این نیاز سوءاستفاده می‌کنند. اما این امنیت یک توهم است و مانع از سازگاری جوامع می‌شود. مردم کمتر قادر به تفکر انتقادی یا عمل جمعی می‌شوند؛ زیرا در منازعات نمادینی که در خدمت منافع نخبگان است، گرفتار شده‌اند.

به‌سوی سیاست حال و ممکن

استناد مداوم به گذشته به‌عنوان ابزاری برای کنترل، ارتکاب یک خیانت عمیق است. این کار نه‌تنها به معنای دزدیدن حق شهروندان برای حال حاضر، بلکه به معنای سلب حق آن‌ها برای تجسم و شکل‌دادن به آینده است. کارشناسان و رهبران سیاسی که از روایت‌های تاریخی برای منافع شخصی یا حزبی سوءاستفاده می‌کنند، اعتمادی را که به آن‌ها داده شده است، نقض می‌کنند. خیانت آن‌ها فقط یک مسأله‌ی سیاسی نیست؛ بلکه فسادی اساسی در بنیان اخلاقی جامعه‌ی دموکراتیک است.

یک فرهنگ سیاسی سالم باید آگاهی تاریخی را بدون این‌که اسیر آن شود، پرورش دهد. باید به شهروندان خود نه‌تنها بیاموزد که از کجا آمده‌اند، بلکه به کجا ممکن است بروند. رهبری واقعی شامل حافظه است، اما همچنین مستلزم تخیل، شجاعت و مسؤولیت‌پذیری است؛ ویژگی‌هایی که به آینده نگاه می‌کنند، نه به گذشته.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: ۱۵ آگستجامعۀ جهانی، آپارتاید جنسیتی، اعتراضات، مشکلات اقتصادی، محدودیت زنان، ممنوعیت تحصیل
به دیگران بفرستید
Share on facebook
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on twitter
حمایت مالی
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
در افغانستان ازدواج برای زنان پناه و برای مردها سکس است
گفت‌وگو

در افغانستان ازدواج برای زنان پناه و برای مردها سکس است

7 حوت 1396

ویدا ساغری به دلیل مبارزات پیوسته اش، در زندگی شخصی و کاری خود تجارب یکسان دارد. دیدی از بالا به پایین، برخورد غیر عقده‌مندانه و راه حل یابی برای کاهش آسیب، باعث پیروزیی مبارزه او...

بیشتر بخوانید
«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»
روایت

«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»

26 ثور 1402

خودش را «گندم» معرفی می‌کند، خال‌کوبی ظریف روی گردنش، مو‌های که دخترانه‌ کوتاه شده است، دستانی نه چندان ظریف و ناخن‌های لاک خورده و لحن خاص حرف زدنش همگی نشان می‌دهند او زن است که در کالبد یک مرد به دنیا آمده...

بیشتر بخوانید
تجربه‌ی دردناک نخستین سکس
روایت

تجربه‌ی دردناک نخستین سکس

27 میزان 1399

نویسنده: آژفنداک محفل نکاحم بود و از خوشی در لباس نمی‌گنجیدم. همه چیز درست و ‌عادی بود و قرار بود یک زندگی عالی داشته باشیم. من به او خیلی عزیز بودم و همین‌طوری او به...

بیشتر بخوانید

فراخوان همکاری؛
رسانه نیمرخ بستر برای روایت زندگی، چالش‌ها و مبارزات زنان و جامعه +LGBTQ است.
ما به دنبال مطالب هستیم که بازتاب‌دهنده واقعیت‌های تلخ، امیدها و جریان‌های مقاومت و مبارزات آزدی‌بخش شما از زندگی تحت حاکمیت طالبان باشد.
نوشته‌ها و آثار خود را در قالب متن، صدا، تصویر و ویدیو برای ما ارسال کنید. ارسال مطالب

  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Menu
  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Facebook Youtube Instagram Telegram

۲۰۲۴ نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
EN