نیمرخ
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
حمایت مالی
نیمرخ

خانه؛ ابزار سرکوب زنان در نظام طالبان

  • نیمرخ
  • 24 اسد 1404
سایت

نویسنده: مصطفی

سقوط نظام جمهوریت برای بسیاری از مردم افغانستان به خصوص زنان، فقط یک سالگرد نیست؛ بلکه یادآور آغاز دورانی است که نظام حقوقی، اجتماعی و انسانی یک ملت به‌طور کامل فرو پاشید. از ماه اگست۲۰۲۱ به این‌سو، افغانستان زیر سلطه‌ی گروه طالبان وارد مرحله‌ای از فروپاشی خاموش شده است که نشانه‌های آن را دیگر نه‌فقط در سیاست و اقتصاد، بلکه در درون خانه‌ها، در رفتارهای روزمره و در مناسبات اجتماعی می‌توان به وضوح مشاهده کرد. حالا با گذشت چهار سال از حاکمیت طالبان، جامعه‌ی افغانستان در معرض شکل جدیدی از خشونت ساختاری قرار گرفته است که برخلاف گذشته، نه لزوماً با اسلحه-که با عرف‌سازی، تفسیر دینی و اِعمال فشار روانی توسط نزدیک‌ترین افراد خانواده یا مردها در حال اجرا شدن است.

پس از سقوط دولت پیشین، خشونت اجتماعی در افغانستان نه‌تنها افزایش یافته، بلکه به بخش عادیِ زندگی روزمره تبدیل شده است. محدودیت‌های بی‌سابقه برای زنان در حوزه‌های آموزش، اشتغال، آزادی‌های مدنی و حقوق فردی باعث شکل‌گیری فضای سنگینِ ترس، اضطراب و سرکوب در سطح خانواده و اجتماع شده است. این سرکوب تنها از سوی نهادهای رسمی گروه طالبان ِاعمال نمی‌شود، بلکه بسیاری از مردان در نقش واسطه‌های اجرایی این سیاست‌ها عمل می‌کنند؛ مردانی که گاه به اجبار، گاه به ترس و گاه برپایه‌ی باورهای‌شان، مسؤولیت تحمیل این فشارها را در خانه‌ها بر عهده گرفته‌اند.

گزارش‌های زیادی نشان می‌دهد که خشونت‌های خانگی، کنترل رفت‌وآمد زنان، ازدواج‌های اجباری به شکلی بی‌سابقه گسترش یافته است. مردانی که پیش از این نقش پدر، برادر یا شوهر را داشتند، اکنون در بسیاری از موارد به مأموران غیررسمی گروه طالبان در خانه‌ها تبدیل شده‌اند. این مردان، در نبود ساختار قانونِ مستقل و در نتیجه‌‌ی نابودی کامل نهادهای مدنی، به‌عنوان اجراکنندگان دستورهای شفاهی و فرهنگی گروه حاکم عمل می‌کنند. خانه که باید نخستین سنگر امنیت برای زنان باشد، حالا به نخستین محل اِعمال محدودیت و کنترل تبدیل شده است.

این وضعیت ناشی از یک برنامه‌ریزی هدف‌مند ایدیولوژیک گروه طالبان برای تسلط فرهنگی و فکری بر جامعه است. این گروه دریافته‌ که کنترل اجتماعی، تنها از مسیر خشونت فیزیکی و زندان و شلاق نگذشته، بلکه از مسیر نفوذ به مناسبات خانگی، تغییر در الگوهای رفتاری مردان و نهادینه‌سازی نگاه تبعیض‌آمیز نسبت به زنان می‌گذرد. این رویکرد با استفاده از شبکه‌های مذهبی، ملاهای محلی، نهادهای فرمایشی و همچنین رسانه‌های وابسته به این گروه تقویت‌شده و به بخشی از واقعیت زندگی روزمره تبدیل شده است.

افزایش ازدواج‌های اجباری یکی از پیامدهای مستقیم این وضعیت است. براساس گزارش‌های نهادهای بین‌المللی و رسانه‌های مستقل، موارد ازدواج‌های اجباری و کودک‌همسری تحت حاکمیت گروه طالبان به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است. این ازدواج‌ها که در برخی مناطق با فشار مستقیم نیروهای طالبان و در برخی دیگر با ترس از بی‌سرپرستی، فقر یا بدنامی انجام می‌شود، یکی از بارزترین نمونه‌های خشونت جنسی مبتنی بر جنسیت است. در بسیاری از موارد، دختران خُردسال به اجبارِ خانواده به نکاح جنگ‌جویان طالبان یا مردان مُسن واگذار می‌شوند، اغلب در شرایطی قرار می‌گیرند که راهی به‌جز اطاعت یا خودکشی ندارند.

ازدواج اجباری تنها یک مسأله‌ی خانوادگی نیست، بلکه بخشی از سیستم سرکوب‌گری جریانِ حاکم است. گروه طالبان با تأکید بر اجرای شریعت به سبک خاص خود، ساختار خانواده را از درون تغییر داده‌اند. پدرانی که نگران جان خود یا فرزندان دیگرشان هستند، حاضر می‌شوند دختران‌شان را بدون رضایت به عقد افرادی درآورند که مطابق میل آن‌ها نیستند؛ برخی خانواده‌ها به‌طور علنی تهدید می‌شوند-که در صورت مخالفت با ازدواج، مورد آزار و پیگرد قرار خواهند گرفت. این وضعیت نوعی سیستم هم‌دستی اجتماعی را شکل داده است که در آن خشونت علیه زنان مشروع، مذهبی و اجتناب‌ناپذیر جلوه داده می‌شود.

سازوکارهای حمایتی برای مقابله با این وضعیت تقریباً نابود شده‌اند. نهادهای دفاع از حقوق زنان یا تعطیل شده‌اند یا به‌دلیل تهدید و فشار گروه طالبان امکان فعالیت ندارند. دادگاه‌های رسمی به ساختار شرعی این گروه تبدیل‌شده‌ و زنان در این دادگاه‌ها هیچ صدایی ندارند. حتا رسانه‌ها که در گذشته به‌عنوان تریبونی برای افشای نقض حقوق بشر عمل می‌کردند، اکنون یا بسته شده‌اند یا تحت نظارت و سانسور شدید قرار دارند. در چنین فضایی، قربانیان نه‌تنها امکان شکایت ندارند، حتا جرأت بیان تجربه‌های خود را نیز از دست داده‌اند.

یکی از ابعاد کمتر دیده‌شده‌ی این بحران، تغییر نقش اجتماعی مردان در افغانستان است؛ مردانی که در گذشته ممکن بود به تحصیل دختران‌شان افتخار کنند یا از استقلال زنان خانواده‌ی‌شان حمایت نمایند، اکنون در بسیاری از موارد به محافظان امارت طالبانی در درون خانه‌ها تبدیل شده‌اند. این تغییر، حاصل تلفیق فشار روانی، تفسیرهای دینی، ترس از مجازات و تلاش برای تطابق با نظم جدید است که مردان برای بقا، برای حفظ احترام در جامعه، یا حتا برای ارضای حس قدرت‌طلبی، به مجریان دستورات سرکوب‌گرانه‌ی گروه طالبان تبدیل شده‌اند.

این تحول، خود محصول یک مهندسی اجتماعی عمیق توسط گروه طالبان است؛ مهندسی‌ای که سعی می‌کند اطاعت را به‌ جای تفکر، و تسلیم‌شدن را به ‌جای پرسشگری برای زنان در برابر مردان تقویت کند.

همچنان بخوانید

فروپاشی کامل نهادی و ساختاری در افغانستان

نقش زنان در اقتصاد خانواده‌های افغانستانی

حقوق انسانی زنان و آموزش؛ مسایل داخلی نیستند

با وجود نظام مردسالار دینی و همچنان عدم سیستم آموزشی نوین، نسل تازه‌ای از پسران در فضایی رشد می‌کنند که در آن، زن تنها در نقش تابع و مطیع تعریف می‌شود، و خشونت، ابزار مشروع کنترل اجتماعی تلقی می‌گردد. این نسل، نه‌تنها حامل همان نگرش‌های طالبانی خواهند بود، بلکه آن را در اشکال پیچیده‌تر، شخصی‌تر و درون‌خانوادگی‌تر بازتولید خواهند کرد؛ به این ترتیب، خشونت نه‌تنها در حال حاضر، بلکه به آینده نیز سرایت می‌کند.

اگر بخواهیم تصویری واقعی‌تر از وضعیتِ فعلی افغانستان ارایه دهیم، باید از نگاه صرفاً امنیتی و سیاسی فراتر برویم و جامعه را به ‌مثابه‌ی صحنه‌ای از خشونتِ فراگیرِ اجتماعی تحلیل کنیم. افغانستان کنونی کشوری ا‌ست که در آن ترس، سانسور و سرکوب درونِ سلول‌های خانواده نفوذ کرده‌اند. در این کشور، بسیاری از مردان به سربازان بی‌صدا تبدیل شده‌اند؛ سربازانی که نه از روی ایمان، بلکه از سر ترس و یا از راه ناآگاهی، قوانین گروه طالبان را در محیط‌های خصوصی اجرا می‌کنند.

برای مقابله با این وضعیت، نخست باید واقعیت‌ها را با صدای بلند بیان کرد. خشونتِ اجتماعی را نمی‌توان تنها با آمار توصیف کرد؛ بلکه آن را در روایت‌های زنده‌ی قربانیان، در تجربه‌های روزمره و در مناسبات خانوادگی تحلیل کرد. هرچند فضای رسانه‌ای در افغانستان به‌شدت محدود شده است، اما روایتگری، مستندسازی و تلاش برای رساندن صدای زنان، می‌تواند نخستین گام در جهتِ مقابله با این نظم سرکوب‌گر باشد.

در چهار سالگی حاکمیتِ گروه طالبان، آنچه در افغانستان در جاری است، نوعی آپارتاید جنسیتی ا‌ست که باید با همان جدیت و حساسیتی که به جنایت‌های جنگی پرداخته می‌شود، مورد پیگرد و پاسخ‌گویی قرار گیرد، کمک‌های بشردوستانه نباید بدون شرط رعایت حقوق انسانی، به بهانه‌ی ثبات، به دست کسانی برسد که عامل بی‌ثباتی درونی جامعه هستند.

اکنون از سقوط کابل چهار سال می‌گذرد، اما آنچه فروریخت فقط یک دولت نبود؛ بلکه ساختارهای اجتماعی و اخلاقی یک ملت بود. امروز، زنان افغانستان نه‌فقط از طالبان، بلکه از مردانی می‌ترسند که زمانی حامی‌شان بودند.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: ۱۵ آگستجامعۀ جهانی، آپارتاید جنسیتی، اعتراضات، مشکلات اقتصادی، محدودیت زنان، ممنوعیت تحصیل
به دیگران بفرستید
Share on facebook
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on twitter
حمایت مالی
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
در افغانستان ازدواج برای زنان پناه و برای مردها سکس است
گفت‌وگو

در افغانستان ازدواج برای زنان پناه و برای مردها سکس است

7 حوت 1396

ویدا ساغری به دلیل مبارزات پیوسته اش، در زندگی شخصی و کاری خود تجارب یکسان دارد. دیدی از بالا به پایین، برخورد غیر عقده‌مندانه و راه حل یابی برای کاهش آسیب، باعث پیروزیی مبارزه او...

بیشتر بخوانید
«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»
روایت

«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»

26 ثور 1402

خودش را «گندم» معرفی می‌کند، خال‌کوبی ظریف روی گردنش، مو‌های که دخترانه‌ کوتاه شده است، دستانی نه چندان ظریف و ناخن‌های لاک خورده و لحن خاص حرف زدنش همگی نشان می‌دهند او زن است که در کالبد یک مرد به دنیا آمده...

بیشتر بخوانید
تجربه‌ی دردناک نخستین سکس
روایت

تجربه‌ی دردناک نخستین سکس

27 میزان 1399

نویسنده: آژفنداک محفل نکاحم بود و از خوشی در لباس نمی‌گنجیدم. همه چیز درست و ‌عادی بود و قرار بود یک زندگی عالی داشته باشیم. من به او خیلی عزیز بودم و همین‌طوری او به...

بیشتر بخوانید

فراخوان همکاری؛
رسانه نیمرخ بستر برای روایت زندگی، چالش‌ها و مبارزات زنان و جامعه +LGBTQ است.
ما به دنبال مطالب هستیم که بازتاب‌دهنده واقعیت‌های تلخ، امیدها و جریان‌های مقاومت و مبارزات آزدی‌بخش شما از زندگی تحت حاکمیت طالبان باشد.
نوشته‌ها و آثار خود را در قالب متن، صدا، تصویر و ویدیو برای ما ارسال کنید. ارسال مطالب

  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Menu
  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Facebook Youtube Instagram Telegram

۲۰۲۴ نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
EN