نیمرخ
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
حمایت مالی
نیمرخ

تراژدی خودکشی «مهدیه» در کابل

  • نیمرخ
  • 29 اسد 1404
سایت مهدیه

صبح روز چهارشنبه، ۲۲ اسد، در منطقه‌ی به‌نام «گلخانه» از مربوطات حوزه‌ی ششم شهر کابل، صدای نزاعی طولانی از یک خانه بلند شد. آنچه از جنجال بر سر کارهای روزانه آغاز شد، در فاصله‌ی کوتاه به دشنام و خشونت آشکار انجامید. شاهدان عینی و همسایه‌ها روایت می‌کنند که مادر خانواده، دختر جوانش را در حویلی به‌ گونه‌ی علنی مورد ضرب‌وشتم قرار داد؛ لباسش را پاره کرده و بدنش را زخمی ساخت. صحنه‌ای که همسایه‌ها از پشت کلکین‌ها می‌دیدند، تکرار خشونتی مداوم بود که بر زندگی این دختر سایه انداخته بود.

مهدیه، دختر ۲۳ساله، در خانواده‌ای به‌دنیا آمده که پدرش کراچی‌وان است و برادرانش در نانوایی کار می‌کنند. هیچ‌یک سواد کافی ندارند. در چنین خانواده‌ای، خشونت قاعده‌ی ثابت است؛ طوری که مردان خانواده با اتکا به باورهای مردسالارانه، و مادر نیز با تکرار همان سنت، مهدیه را در مدار تحقیر و سرکوب نگاه داشته بود. به گفته‌ی یکی از همسایه‌ها: در طول این چند سال خانواده‌ی مهدیه بارها تصمیم گرفتند او را به عقد کسی درآورند؛ اما دختر با قاطعیت مخالفت می‌کرد و می‌گفت اگر نامزدش کنند، فرار خواهد کرد و هر بار مخالفت او به خشونتی تازه می‌انجامید.

روز حادثه، پس از آخرین مشاجره، مهدیه کوشید خانه را ترک کند؛ با لباس‌های پاره و بدن زخمی، به خانه‌ی همسایه رفت و التماس کرد که چادر یا حجاب به او بدهند، تا بتواند بی‌آن‌که در مسیر راه توسط طالبان بازداشت یا بازخواست شود، از محل فرار کند… ولی همسایه‌ها، از بیم خانواده‌ی او، کمکش نکردند و دختر با یأس و ناامید دوباره به خانه برگشت. اندکی بعد، دوباره صدای فریاد از خانه برخواست. ساعتی بعد، خبر رسید که مهدیه در تهکوی خانه، خود را حلق‌آویز کرده است.

دوست دوران کودکی مهدیه، به نیمرخ گفت: «این نخستین بار نبود که او تصمیمِ پایان‌دادن به زندگی‌اش را می‌گرفت؛ قبلاً هم چندین بار رگ دستش را بریده بود، بارها انواع دارو و مرگ موش خورده بود؛ ولی هر بار خانواده یا کاکایش متوجه شده-و او را به شفاخانه منتقل کرده بودند.

مهدیه تا صنف هفت درس خوانده بود. بعد از آن خانواده‌اش اجازه نداده بودند که به مکتب برود. روزگار او در این سال‌ها در پختن و شستن گذشت؛ ولی باز هم رضایت مردان خانواده را نمی‌توانست به‌دست ‌آورد. برادرانش او را به بهانه‌های مختلف لت‌وکوب می‌کرد و والدین جانب پسران را می‌گرفتند.

یکی از دوستانش که گاهی با او  تماس می‌گرفت، می‌گوید که خانواده‌ی مهدیه باشنده‌ی اصلی ولایت غزنی است و مدت زیادی می‌شود که در برچی کابل زندگی می‌کنند: «خانه برای مهدیه زندان بود، خانواده‌اش، به خصوص برادرانش با او شبیه حیوان رفتار می‌کرد و هیچ‌کس به حرف‌هایش گوش نمی‌داد. با آن‌که همه‌ی دختران مخصوصاً بعد از آمدن طالبان در وضعیت بدی به سر می‌برند؛ اما شرایط مهدیه وحشت‌ناک‌تر بود و شاید خودکشی کردنش باعث نجاتش شده باشد.»

خودکشی مهدیه، تنها مرگ یک دختر نیست؛ بلکه گویایی وضعیتی است که همواره در افغانستان از زنان قربانی گرفته و پس از حاکمیت گروه طالبان، تبدیل به‌ تنها راهی برای فرار از خشونت‌های خانوادگی و اجتماعی شده است، به گونه‌ا‌ی که تنها در فاصله‌ی اپریل ۲۰۲۲ تا اپریل ۲۰۲۳، دستِ ‌کم ۲۱۳ مورد خودکشی در افغانستان ثبت شده است.

همچنان بخوانید

افزایش آمار خودکشی در بین دختران جوان افغانستان

زنان تحصیل‌کرده و چالش‌های زیاد در دورۀ طالبان

گزارشی کوتاه از یک ماه گذشته زیر سلطۀ طالبان

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: خودکشی
به دیگران بفرستید
Share on facebook
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on twitter
حمایت مالی
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
در افغانستان ازدواج برای زنان پناه و برای مردها سکس است
گفت‌وگو

در افغانستان ازدواج برای زنان پناه و برای مردها سکس است

7 حوت 1396

ویدا ساغری به دلیل مبارزات پیوسته اش، در زندگی شخصی و کاری خود تجارب یکسان دارد. دیدی از بالا به پایین، برخورد غیر عقده‌مندانه و راه حل یابی برای کاهش آسیب، باعث پیروزیی مبارزه او...

بیشتر بخوانید
«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»
روایت

«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»

26 ثور 1402

خودش را «گندم» معرفی می‌کند، خال‌کوبی ظریف روی گردنش، مو‌های که دخترانه‌ کوتاه شده است، دستانی نه چندان ظریف و ناخن‌های لاک خورده و لحن خاص حرف زدنش همگی نشان می‌دهند او زن است که در کالبد یک مرد به دنیا آمده...

بیشتر بخوانید
تجربه‌ی دردناک نخستین سکس
روایت

تجربه‌ی دردناک نخستین سکس

27 میزان 1399

نویسنده: آژفنداک محفل نکاحم بود و از خوشی در لباس نمی‌گنجیدم. همه چیز درست و ‌عادی بود و قرار بود یک زندگی عالی داشته باشیم. من به او خیلی عزیز بودم و همین‌طوری او به...

بیشتر بخوانید

فراخوان همکاری؛
رسانه نیمرخ بستر برای روایت زندگی، چالش‌ها و مبارزات زنان و جامعه +LGBTQ است.
ما به دنبال مطالب هستیم که بازتاب‌دهنده واقعیت‌های تلخ، امیدها و جریان‌های مقاومت و مبارزات آزدی‌بخش شما از زندگی تحت حاکمیت طالبان باشد.
نوشته‌ها و آثار خود را در قالب متن، صدا، تصویر و ویدیو برای ما ارسال کنید. ارسال مطالب

  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Menu
  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Facebook Youtube Instagram Telegram

۲۰۲۴ نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
EN