نیمرخ
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
حمایت مالی
نیمرخ

زنان، مهمترین هسته مقاومت علیه طالبان

  • مریم شاهی
  • 16 اسد 1400
زنان و طالبان

منصوره موسوی، پژوهشگر و جامعه‌شناس است که در زمینه تابوها و حق زنان بر بدنشان صاحب تالیفاتی است. دو کتاب «تابوی زنانگی» و «زنانگی و بدن» از جمله آثار مهم وی است که به بررسی سوءاستفاده جامعه مردسالار از بدن و نیازهای فیزیولوژیک زنان در امور اجتماعی و فرهنگی و همچنین محدودیت‌هایی که تنها به خاطر آناتومی و جنسیت در مسیر پیشرفت زنان قرار گرفته و موجب ازخودبیگانگی آن‌ها شده است، می‌پردازد. همچنین کتاب «50 میلیون زن جهان اسلام را تغییر می‌دهند» وی به فارسی ترجمه کرده است. نیمرخ درباره تابوپنداری هویت زنانه در تفکر طالبانی و پیشینه تفکر طالبانی در خاورمیانه با وی مصاحبه کرده است. وی همچنین درتعدادی از دانشگاه‌های ایران تدریس کرده است.


نیمرخ: می‌توان این‌طور استنباط کرد که طالبان به خاطر ترس از نمایان شدن ضعف‌هایشان در مقابل زنان، هویت زنان را جرم انگاری و محدود می‌کنند؟

منصوره موسوی: هویت ‌طالبان به عنوان یک گروه بنیادگرای مذهبی تمامیت‌خواه به دو موضوع مهم گره خورده است، اول جرم‌انگاری از بدن زن و نادیده گرفتن و انکار هویت اجتماعی و مدنی زنان، دوم ضدیت مقابله با هر گونه‌ای از مظاهر مدرنیته که در جهت ارتقای رشد انسانی و پیشرفت و توسعه باشد.

 در واقع تعریف طالبان از خودش به طور اخص مبتنی بر چنین انگاره‌هایی است. اگر چنین انگاره‌هایی را از این گروه بگیریم، با بسیاری از گروه‌های تروریستی و غیر تروریستی تمامیت‌خواه تفاوت چندانی نخواهد داشت.

این تلقی که زنان همدست شیطان‌ هستند و مردان را به گناه می‌کشند و باید پرده‌نشین باشند و از انظار اجتماعی دور بمانند و فقط به نقش جنسی و جنسیتی تعریف شده از سوی این گروه (وقتی در حاکمیت هستند) محدود شوند برخاسته از همان انگاره اول است و اگر از دریچه امر سیاسی به آن بنگریم، تمامیت‌خواهی همواره معادل حذف گروه یا گروه‌هایی از جامعه است تا سیطره بر گروه‌های باقیمانده سهل‌تر و آسان‌تر شود. طبق خوانش نظر فوکو دسته‌بندی افراد به بیمار روانی، مجرم، وابسته به یک گروه قومی یا فرقه مذهبی یا زن بودن می‌تواند بخش بزرگی از جمعیت را حذف کند و نادیده بگیرد و بخشی هم که باقی می‌ماند به خاطر وابستگی‌ها و دلبستگی‌هایش به هرکدام یا چند تا از این دسته‌های حذف شده ضعیف و آسیب‌پذیر باقی می‌ماند.

در انگاره‌ی دوم نیز نیازی به توضیح نیست که مخالفت و ضدیت طالبان با مدرنیته و هر آنچه که در راه توسعه و پیشرفت جامعه و ارتقای آگاهی انسان‌هاست، محدود می‌شود آنها مردم را تابعان کور و کر می‌خواهند. از همین رو است که این مخالفت با مدرنیته به ضدیت با استفاده از مدرن‌ترین سلاح‌های جنگی و به کارگیری تاکتیک‌های مدرن جنگی نمی‌انجامد. آن‌ها از ابزار مدرن جنگی در راه به کرسی نشاندن افکار و ایده‌هایی بهره می‌برند که متعلق به قرن‌ها پیش است و همین موضوع تاکتیک‌ها و استراتژی‌های سیاسی و اجتماعی آن‌ها را به کاریکاتورهایی زشت، زننده، ترسناک و رعب‌آور بدل می‌سازد. عملیات انتحاری یکی از بارزترین و وحشت‌بارترین نمونه‌‌های این کاریکاتورهای رعب‌آور  است. با این وجود به نظرم پاشنه آشیل طالبان در انگاره‌ای است که نسبت به زنان دارد. زنان به عنوان یکی از پر جمعیت‌ترین گروه‌هایی که طالبان کمر به حذف و انکارشان بسته است، به عنوان یکی از آسیب‌پذیرترین آن‌ها، مقاوم‌ترین آن‌ها هم هست. چرا که به قول فوکو هر جا قدرت هست، آسیب‌پذیری هست و هر جا آسیب‌پذیری هست، مقاومت هست. هسته مقاومت علیه طالبان زنان هستند، اگر به نیرویشان باور داشته باشند.

در نظام سیاسی جنسیت محور طالبان که به سرکوب هویت زنانه معتقد است به نظر شما زنانی که در دو دهه تحولات نقش زنانه و آزادی‌های نسبی را در جامعه افغانستان تجربه کرده‌اند و بسیاری به تحصیلات عالی و پست‌های عالی مدیریتی دست یافته‌اند، چه عملکردی را باید در پیش بگیرند؟

حضور، گسترش و حاکمیت طالبان در افغانستان ممکن است در روند دموکراسی‌خواهی خدشه و خلل ایجاد کند اما نمی‌تواند آن را به عقب براند یا حتی متوقف کند. علت اینکه از واژه «دموکراسی‌خواهی» استفاده می‌کنم آن است که روند احقاق حقوق زنان و دستیابی زنان به جایگاه‌های اجتماعی و سیاسی که برای آن کوشیده‌اند و می‌کوشند، به نظر من، اگر نگوییم بنیان دموکراسی‌خواهی در همه جوامع است، حتما یکی از مهمترین ابعاد آن است.

 بر این باورم که درخت دموکراسی به بار نمی‌نشیند مگر به مدد تلاش زنان و احقاق حقوق زنان و دستیابی زنان به جایگاه‌های سیاسی و اجتماعی و حضور زنان در عرصه عمومی و صحن اجتماع.

از این رو حضور زنان افغانستان در عرصه عمومی- که معتقدم جدای از جایگاه زنان در سایر جوامع خاورمیانه و حتی مشرق زمین نیست- اگرچه مانند نهال نازکی است که به تند باد حوادث خم می‌شود، اما نمی‌شکند. چون این «خواست» و این «عملکرد» برخاسته از این تلاش، ریشه در بیست سال اخیر ندارد، زنان افغانستان مانند زنان همه جوامع، تاریخی پرفراز و نشیب را پشت سر می‌گذارند که سرشار از تجربه‌ی زیستن در جوامع مردسالار و پدرسالار است. طبیعتاً جنبش زنان با اتکا به چنین تجاربی می‌تواند از بحران‌های پیش‌رو عبور کند و به نظر من چنانچه جنبش زنان افغانستان به ریشه‌های خودش برگردد و از تجربه‌های زنان افغانستان در گذشته و تجربه‌های جوامع خاورمیانه و مسلمان کمک بگیرد، گام مهمی برداشته است؛ زیرا تجربیات جوامع شبیه افغانستان نشان داده که تحصیلات، اشتغال، حضور در عرصه سیاسی و نظامی هیچ‌کدام نمی‌توانند مانعی برای اهداف تمامیت‌خواهانه ضد فمینیستی باشند. آنچه این حرکت را دوام و پایداری می‌بخشد، آگاهی فزاینده‌ی زنان و مردان از این موضوع است که تلاش برای ارتقای وضعیت زنان و مقاومت در مقابل تمامیت‌خواهی طالبان و ستیزه‌جویی او با نیمی از جمعیت، یعنی زنان، مسئله‌ای «ضروری»، «حیاتی» و «اصلی» برای دموکراسی‌خواهی، صلح و پیشرفت است. نداشتن تلقی درجه دو از مطالبات زنان و جنبش فمینیستی مهمترین راه‌حل پیشگیری از عقبگرد و پس دادن همه دستاوردهایی است که تاکنون جامعه افغانستان بالاخص زنان کسب کرده‌اند.

همانطور که در سوال قبلی مطرح شد، در این دو دهه نسلی از زنان تحصیلکرده در شهرها و قریه‌جات افغانستان شکل گرفته‌اند که با زنان دوره امارت تفاوت دارند و محدودیت‌های طالبان را نمی‌پذیرند. شما آینده زنان افغانستان را با توجه به وضع فعلی افغانستان چگونه می‌بینید؟

همچنان بخوانید

زنان افغانستان بی‌پناه‌تر از همیشه؛ خانه‌های ناامن‌تراز خیابان

نسل‌کشی فرهنگی

روز جهانی محو خشونت علیه زنان و تراژدی زنان در حاکمیت گروه طالبان

طبیعتاً زنان افغانستان مسیر و راهی ناهموار در پیش رو دارند.

 یکی از تجربیاتی که زنان افغانستان باید به آن تکیه کنند این است که از یاد نبرند، در اغلب جنبش‌ها و مبارزات سیاسی زنان با مردان همراه شده‌اند و علیه استبداد، گرانی، جنگ‌طلبی، بیکاری، آلودگی محیط زیست و سایر خواسته‌های مدنی و سیاسی جنگیده و مبارزه کرده‌اند، این زنان حتی در جبهه‌های جنگ با دشمنان کشورشان جنگیده‌اند، اما وقتی نوبت به مطالبات زنان و خواسته‌هایشان رسیده است، با مطالبات و خواسته‌های زنان به مثابه خواسته‌های درجه دو و کم اهمیت برخورد کرده‌اند.

در اغلب موارد پس از کسب پیروزی یا به پایان رسیدن این مبارزات، به خصوص جنگ‌ها، تلاش و مبارزه‌ی زنان کاملاً نادیده گرفته شده و انکار شده است و در حالت خوش‌بینانه به مثابه وظیفه‌ای ملی تلقی گردیده و جنبش زنان ناچار شده است، به تنهایی و به اتکای نیروی زنان و -شاید اندک شماری مردان- خواست‌ها و مطالباتش را مطرح کند و آن را از بوته فراموشی در آورد و برای تک‌تک این مطالبات با همان کسانی به چانه‌زنی بپردازد که همراه‌شان برای خواست‌های «ملی» و اهداف «سیاسی» جنگیده‌اند.

 در یک کلام جنبش زنان برای پیگیری خواسته‌هایش در این جوامع تنهاست و زنان افغانستان در مبارزه با طالبان باید به یاد داشته باشند که خواسته‌ها و مطالبات زنان را در صدر بنشانند و از بیان آن دست نکشند.

50 میلیون زن جهان اسلام را تغییر می‌دهند، ترجمه شده به زبان فارسی توسط منصوره موسوی
50 میلیون زن جهان اسلام را تغییر می‌دهند، ترجمه شده به زبان فارسی توسط منصوره موسوی
موضوعات مرتبط
به دیگران بفرستید
Share on facebook
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on twitter
حمایت مالی
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
شکردخت جعفری
نخستین‌ها

نخستین مخترع و فزیک‌دان طبی زن از افغانستان

28 ثور 1402

قصه‌ی زندگی نخستین مخترع و فزیک‌دان طبی زن از افغانستان، یکی از الهام‌بخش‌ترین قصه‌های است که این روزها دختران افغانستان می‌توانند بخوانند؛ قصه‌ی مبارزه با ازدواج زود هنگام، محدودیت‌های تحصیلی، بیماری سرطان و رسیدن به...

بیشتر بخوانید
تنها صداست که می ماند
تحلیل و ترجمه

تنها صداست که می ماند

24 اسد 1402

جمله‌ی آغازین کتاب با صدای شرنگ شرنگ این النگوها شروع می‌شود و بعد در جای جای کتاب این صدا ادامه پیدا می‌کند.

بیشتر بخوانید
۴ دختر زردشت
گزارش

نقد و رونمایی رمان «چار دختر زردشت» به میزبانی نیمرخ در کانادا برگزار شد

24 اسد 1402

برنامه‌ی نقد و رونمایی رمان «چار دختر زردشت»، اثر جدید خانم منیژه باختری، به میزبانی نیمرخ در دانشگاه کلگری شهر کلگری کانادا برگزار شد.

بیشتر بخوانید

فراخوان همکاری؛
رسانه نیمرخ بستر برای روایت زندگی، چالش‌ها و مبارزات زنان و جامعه +LGBTQ است.
ما به دنبال مطالب هستیم که بازتاب‌دهنده واقعیت‌های تلخ، امیدها و جریان‌های مقاومت و مبارزات آزدی‌بخش شما از زندگی تحت حاکمیت طالبان باشد.
نوشته‌ها و آثار خود را در قالب متن، صدا، تصویر و ویدیو برای ما ارسال کنید. ارسال مطالب

  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Menu
  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Facebook Youtube Instagram Telegram

۲۰۲۴ نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
EN